2024-03-28T17:14:23Z
https://ijswr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9958
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
شبیهسازی و بهینهسازی بهرهبرداری از مخزن سد تحت سناریوی تغییر الگوی کشت (مطالعه موردی: سد هرسین)
فاطمه
سلیمی مستعلی
مریم
حافظ پرست
فرهنگ
سرگردی
باتوجه به افزایش جمعیت، کمبود و محدودیت شدید منابع آب در کشور، یکی از گامهای اساسی در زمینهی مدیریت و برنامهریزی منابع آب بهینهسازی مخازن و تغییر الگوی کشت میباشد. در تحقیق حاضر با استفاده از دبی (40 ساله) رودخانه کمیش در مدل WEAP به شبیهسازی مخزن سد هرسین که در فاز مطالعاتی قرار دارد پرداختهشد. ابتدا با در نظر گرفتن الگوهای کشت مختلف، مقدار اطمینانپذیری نیازهای شرب، صنعت، کشاورزی و زیستمحیطی محاسبه و الگوی کشت مناسب که پایداری بیشتر سیستم را به همراه دارد انتخاب شد. سپس در مدل LINGO بهینهسازیبا هدف حداقل کردن کمبود نیازهای پاییندست سد صورت گرفت. براساس نتایج شبیهسازی، میانگین سالانهی درصد تامین نیازهای زیستمحیطی،اراضی قطرهای باغی، اراضی بارانی زراعی و آبخور از فاضلاب به ترتیب 98/98، 51/87، 79/89 و 63/95 برآورد شد، این مقادیر در مدل بهینهساز برابر با 100، 99/99، 21/99 و 12/99 بود که نشان میدهد درصد کمبودها کمتر از 1 % میباشد. میانگین حجم سرریز در مدلهای شبیهسازی و بهینهسازی 13/7 و 09/4 میلیون مترمکعب در سال محاسبه شد، که نشان داد حالت بهینه نسبت به شبیهسازی کمترین هدررفت آب را داشتهاست. بنابراین با برنامهریزی و مدیریت درست میتوان تا حد قابل توجهی مقدار کمبودها را بخصوص در زمینه کشاورزی کاهش داد. باتوجه به افزایش جمعیت، کمبود و محدودیت شدید منابع آب در کشور، یکی از گامهای اساسی در زمینهی مدیریت و برنامهریزی منابع آب بهینهسازی مخازن و تغییر الگوی کشت میباشد. در تحقیق حاضر با استفاده از دبی (40 ساله) رودخانه کمیش در مدل WEAP به شبیهسازی مخزن سد هرسین که در فاز مطالعاتی قرار دارد پرداختهشد. ابتدا با در نظر گرفتن الگوهای کشت مختلف، مقدار اطمینانپذیری نیازهای شرب، صنعت، کشاورزی و زیستمحیطی محاسبه و الگوی کشت مناسب که پایداری بیشتر سیستم را به همراه دارد انتخاب شد. سپس در مدل LINGO بهینهسازیبا هدف حداقل کردن کمبود نیازهای پاییندست سد صورت گرفت. براساس نتایج شبیهسازی، میانگین سالانهی درصد تامین نیازهای زیستمحیطی،اراضی قطرهای باغی، اراضی بارانی زراعی و آبخور از فاضلاب به ترتیب 98/98، 51/87، 79/89 و 63/95 برآورد شد، این مقادیر در مدل بهینهساز برابر با 100، 99/99، 21/99 و 12/99 بود که نشان میدهد درصد کمبودها کمتر از 1 % میباشد. میانگین حجم سرریز در مدلهای شبیهسازی و بهینهسازی 13/7 و 09/4 میلیون مترمکعب در سال محاسبه شد، که نشان داد حالت بهینه نسبت به شبیهسازی کمترین هدررفت آب را داشتهاست. بنابراین با برنامهریزی و مدیریت درست میتوان تا حد قابل توجهی مقدار کمبودها را بخصوص در زمینه کشاورزی کاهش داد.
اطمینان پذیری
بهینهسازی
سد هرسین
ویپ
لینگو
2020
03
20
1
12
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72140_70150c53b614ac44873d1bebe51e42f2.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تأثیر ایجاد مانع در جویچههای آبیاری بر نفوذپذیری و یکنواختی توزیع آب
محمد صادق
کشاورز
حامد
ابراهیمیان
فریبرز
عباسی*
در روش آبیاری جویچهای با انتهای باز تلفات آب به صورت رواناب معمولاً زیاد است که موجب هدر رفتن حجم زیادی از آب ورودی به جویچهها میشود. از اینرو ارائه راهحل مناسب برای کاهش تلفات رواناب، و به تبع آن کاهش تلفات فرسایش خاک از جویچه امری ضروری به نظر میرسد. در تحقیق حاضر به منظور کنترل جریان آب و افزایش نفوذ آب در خاک، داخل جویچههای آزمایشی موانعی به فاصلهی (10 و 20 متر) و ارتفاع 5 سانتیمتر ایجاد شد. آزمایشها و مطالعات مزرعهای در سال 1397 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج انجام شد. آزمایشهای میدانی در جویچههایی به طول 100 و شیب 96/0 درصد اجرا شدند. تیمارهای آزمایشی شامل دو دبی 6/0 و 9/0 لیتر بر ثانیه و دو فاصلهی مانع 10 و 20 متر بود. ایجاد مانع در جویچه یکنواختی توزیع را افزایش داد که در بیشترین حالت ضریب یکنواختی 3/99 درصد برای جویچهی دارای مانع بهدست آمد. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان گفت که ایجاد مانع در جویچه سبب بهبود یکنواختی توزیع آب در خاک و همچنین کاهش تلفات آب تا حدود 45 درصد میشود. همچنین نتایج نشان داد که میزان نفوذ در آبیاریهای اول و دوم به طور معنیداری بیشتر از آبیاریهای سوم و چهارم میباشد که دلیل آن رطوبت اولیهی کمتر خاک و همچنین زیاد بودن زبری سطح خاک در آبیاریهای اول و دوم نسبت به آبیاریهای بعدی بود. در تمام وقایع آبیاری میزان نفوذ در تیمار با فاصله مانع 10 متر و دبی 9/0 لیتر بر ثانیه بیشترین مقدار را نشان داد.
آبیاری جویچهای
تلفات رواناب
جریان آب
نفوذ
2020
03
20
13
23
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72337_96f585dbc7916491755a23e1e37c3e84.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تامین نیاز آبی گلخانه توسط آب شیرین تولیدی تقطیرگر خورشیدی به روش چگالشی
لیلا
قاسمی
سعید
برومندنسب
عبدالرحیم
هوشمند
در این تحقیق، یک گلخانه متصل به یک دستگاه تقطیرگر خورشیدی برای نمکزدایی از آب شور و آبیاری گیاهان در دانشگاه شهید چمران اهواز ساخته شد. بسترهای شن، شن-باگاس-پرلایت و باگاس-پرلایت به عنوان چگالنده هوای گرم و مرطوب مخزن تقطیرگر در گلخانه استفاده شدند. با اندازهگیری دمای هوا، درصد رطوبت نسبی و سرعت جریان هوا در مخزن تقطیرگر، دمای اطراف لولهها و رطوبت در بسترها، تولید آب شیرین تقطیرگر به صورت روزانه محاسبه گردید. برای برآورد تبخیر-تعرق مرجع گلخانه از روش فائو پنمن مانتیث استفاده شد. هدف تحقیق حاضر محاسبه درصد تبخیرتعرق تامین شده به وسیله آب شیرین تولیدی به روش چگالشی در این گلخانه و انتخاب بستر چگالنده بهتر از لحاظ توزیع رطوبت و دما است. اندازهگیریهای روزانه و دورهای تولید آب شیرین برای هر بستر با تبخیر-تعرق روزانه و دورهای گلخانه مقایسه شدند. میانگین تولید آب شیرین در یک مترمربع از تقطیرگر خورشیدی در ماههای اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد بهترتیب برابر 23/1، 97/1، 2 و 97/1 کیلوگرم در روز محاسبه شدند و به طور میانگین 75/1 کیلوگرم در روز بهدست آمد. مقدار میانگین تبخیر-تعرق گلخانه در محل مورد مطالعه 08/4 میلیمتر در روز برآورد شد. آب تولیدی در بسترهای شن، شن-باگاس-پرلایت و باگاس-پرلایت بهترتیب 94/0، 79/0 و 82/0 برابر تبخیر-تعرق درون گلخانه محاسبه شدند. بهدلیل پایینتر بودن دمای بستر شن و تولید آب بیشتر، بستر شن چگالنده بهتری نسبت به دو بستر دیگر است. مقدار تبخیر-تعرق از تاریخ اول اردیبهشت تا هفتم مرداد 1397، 2/408 میلیمتر بهدست آمد که 85% آن توسط تقطیرگر با تولید 5/2799 کیلوگرم برای مساحت 1/8 مترمربع بستر (بدون در نظرگرفتن نوع آن) تامین گردید.
تبخیر و تعرق مرجع
تقطیرگر خورشیدی
تولید آب شیرین
چگالنده
روش فائو پنمن مانتیث
2020
03
20
25
45
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72422_4894f5c76eac3173aadbe89650a79f3c.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
اثر سوپرجاذب هیدروژل A300 بر عملکرد خیار و تخمین تابع بهینه تولید آب – عملکرد خیار تحت شرایط تنش خشکی
ناصر
زینی وند
داود
خدادادی دهکردی
حیدر علی
کشکولی
علی
عصاره
اصلان
اگدرنژاد
در این تحقیق، اثر تنش خشکی و سطوح مختلف سوپرجاذب بر عملکرد خیار رقم سوپر دامینوس هیبرید، در خاک شنی در یک مزرعه تحقیقاتی در شهرستان سیمره واقع در استان ایلام مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت طرح یکبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی انجام گرفت. تیمارهای آبیاری در سه سطح 100% آبیاری کامل (I1)، 80% آبیاری کامل (I2) و 60% آبیاری کامل (I3)به عنوان کرت اصلی و تیمارهای سوپرجاذب در چهار سطح به عنوان کرت فرعی شامل بدون استفاده از سوپرجاذب تیمار شاهد (S0)، مقدار 15گرم در مترمربع(S1) ، 30 گرم در مترمربع(S2) و 45 گرم در مترمربع (S3) سوپرجاذب در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تیمارهای سطوح آبیاری و سوپرجاذب در سطح یک درصد بر عملکرد خیار معنیدار شدند. بیشترین و کمترین عملکرد خیار به ترتیب با میانگینهای 7/3 و 97/1 کیلوگرم در مترمربع مربوط به تیمارهای آبیاری کامل (I1) و تنش شدید خشکی (I3) بود. هم چنین اثر تیمارهای آبیاری و سوپرجاذب در سطح یک درصد بر بهرهوری آب خیار معنیدار شدند. بر اساس نتایج بیشترین و کمترین بهرهوری آب به ترتیب با مقادیر 11/8 و 15/6 کیلوگرم بر مترمکعب مربوط به تیمارهای آبیاری کامل (I1) و تنش خشکی شدید (I3) بود. ضمنا تابعی درجه دوم به عنوان تابع بهینه تولید در شرایط خشکی برای خیار در صورت وجود سوپرجاذب در خاک شنی معرفی شد. در پایان نتیجهگیری شد که سوپرجاذب قادر است از کاهش معنیدار عملکرد خیار در شرایط تنش خشکی و بافت سبک شنی جلوگیری نماید.
تنش خشکی
پلیمر سوپرجاذب
کمآبیاری
ذخیرهسازی آب
2020
03
20
47
60
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72336_ab2d0885ab53a101b34f811b486de3c1.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
ارزیابی کارایی برخی روشهای هوش مصنوعی در مدلسازی فرسایشپذیری بادی خاک در بخشی از اراضی شرق دریاچه ارومیه
بیژن
راعی
عباس
احمدی
محمدرضا
نیشابوری
محمدعلی
قربانی
فرخ
اسد زاده
پیشبینی فرسایشپذیری بادی از طریق ویژگیهای خاک به عنوان گامی اساسی در مدلسازی فرسایش بادی محسوب میشود. این پژوهش با هدف مقایسه کارایی چهار روش مختلف شامل رگرسیون خطی چندمتغیره، شبکه عصبی مصنوعی، شبکه عصبی مصنوعی هیبریدشده با الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی هیبریدشده با الگوریتم بهینهسازی وال در مدلسازی فرسایشپذیری بادی در بخشی از اراضی پیرامون شرقی دریاچه ارومیه انجام شد. برای این منظور، 96 نمونه خاک به روش تصادفی نظارت شده جمعآوری و 32 ویژگی مختلف فیزیکی و شیمیایی آنها در آزمایشگاه تعیین شدند. همچنین فرسایشپذیری بادی نمونهها نیز با استفاده از تونل باد تعیین گردید. از میان ویژگیهای خاک، چهار ویژگی شامل فراوانی ذرات ثانویه 1/0 تا 25/0 میلیمتری، فراوانی ذرات ثانویه 7/1 تا 2 میلیمتری، فراوانی ذرات شن ریز و محتوای کربن آلی از طریق رگرسیون گام به گام به عنوان ورودی مدلهای پیشبینی فرسایشپذیری، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مدل شبکه عصبی هیبریدشده با الگوریتم بهینهسازی وال با توجه به کمترین مقادیر میانگین خطا (11/0-) و جذر میانگین مربعات خطا (9/2) و بیشترین مقادیر ضریب تبیین (87/0) و ضریب کارایی نش-ساتکلیف (87/0) از کارایی مطلوبتری در پیشبینی فرسایشپذیری بادی خاکهای منطقه برخوردار است و پس از آن روشهای شبکه عصبی مصنوعی هیبرید شده با الگوریتم ژنتیک، شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی چندمتغیره به ترتیب در رتبههای بعدی قرار داشتند. در مجموع با توجه به کارایی قابل قبول مدل شبکه عصبی هیبریدشده با الگوریتم بهینهسازی وال در پیشبینی فرسایشپذیری بادی، استفاده از این روش برای تعیین سریع و دقیق فرسایشپذیری خاکهای منطقه توصیه میشود.
"شبکه عصبی مصنوعی
الگوریتم ژنتیک
الگوریتم بهینهسازی وال
فرسایش بادی
تونل باد"
2020
03
20
61
76
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72423_e7ee3576390a0b8b4546462638d6f228.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تأثیر قطر و رقوم کارگذاری طوق نیمدایرهای بر میزان عمق آبشستگی و الگوی جریان پیرامون تکیهگاه پل
حامد
شهسواری
سبحان
مرادی
سعید رضا
خداشناس
کاهش آبشستگی برای جلوگیری از تخریب سازههای هیدرولیکی که در مسیر جریانهای آبی قرار میگیرند، امری اجتنابناپذیر است. در این تحقیق به بررسی اثربخشی طوق نیمدایرهای بر کاهش عمق آبشستگی در اطراف تکیهگاه با هدف مشخص شدن تغییرات الگوی جریان در اطراف این سازه پرداخته شد. آزمایشها در شرایط آبشستگی آبزلال و طوقها به شکل نیمدایرهای بر روی تکیهگاههای نیمدایرهای در دو اندازه L5/1و L2 (L طول تکیهگاه در برابر جریان) و در سه تراز مختلف نسبت به بستر، همتراز بستر و L2/0 زیر و بالای بستر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که وجود طوق علاوه بر کاهش میزان عمق نهایی آبشستگی موجب تأخیر در روند آبشستگی نیز شده است، که این اثر بخشی با افزایش اندازه طوق بیشتر مشاهده میگردد. بهعلاوه تراز قرارگیری طوقهای با اندازه برابر میتواند موجب عملکرد بهتر طوق و در نتیجه کارآمدی آن در هزینه تمام شده طرح باشد. با توجه به نتایج آزمایشها طوق با اندازه L2 و قرارگیری در زیر بستر عملکرد بهتری از خود نشان داد و موجب کاهش 58 درصدی عمق نهایی آبشستگی نسبت به تکیهگاه شاهد شد. همچنین با بررسی مشخصات جریان در اطراف تکیهگاه در شرایط با و بدون طوق مشخص گردید که طوق باعث کاهش مقادیر سرعت در جهات مختلف بخصوص در بالادست تکیهگاه میشود و تأثیر آن بر روی جریان روبهپایین، موجب کاهش قدرت گردابها و تغییر رفتار رفت و برگشتی و جابجایی موقعیت گردابها میگردد. به طوری که وجود طوق مقدار ماکزیمم سرعت جریان روبهپایین را در بالادست تکیهگاه به میزان 39 درصد کاهش داده است.
آب زلال
آبشستگی
الگوی جریان
تکیه گاه
طوق
2020
03
20
77
91
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72428_df02dd74fc93b0136ba5f5ae5862b934.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تأثیر شاخصهای توپوگرافی و خصوصیات خاک بر عملکرد گندم دیم در اراضی لسی منطقه توشن، شمال ایران
محمد
عجمی
احمد
حیدری
فرهاد
خرمالی
منوچهر
گرجی
شمس اله
ایوبی
توپوگرافی با اثرگذاری بر کیفیت خاک، میتواند تولید محصولات کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. به منظور ارزیابی تغییرات مکانی عملکرد گندم و ایجاد مدلهای رگرسیونی بین عملکرد محصول و خصوصیات خاک و توپوگرافی، منطقه توشن در استان گلستان انتخاب گردید. نمونهبرداری گندم و خاک به صورت تصادفی از 100 نقطه از موقعیتهای مختلف شیب صورت پذیرفت. تجزیه فیزیکی و شیمیایی خاکها و اندازهگیری مؤلفههای عملکرد گندم انجام شد. مدل رقومی ارتفاع تهیه شد و ویژگیهای پستی و بلندی محاسبه گردید. بیشترین عملکرد کل و بیشترین عملکرد دانه به ترتیب به میزان 53/14 و 41/4 تن در هکتار در اراضی با شیب کمتر از 10 درصد بهدست آمد که اختلاف معنیداری با طبقه پرشیب نشان میدهد. بیشترین و کمترین عملکرد کل با مقادیر میانگین 82/15 و 68/5 تن در هکتار به ترتیب مربوط به موقعیتهای پنجه شیب و شانه شیب بود. بیشترین عملکرد دانه از موقعیتهای پای شیب و پنجه شیب به دست آمد. مقادیر میانگین عملکرد دانه در پای شیب برابر با 61/4 و در پنجه شیب 66/4 تن در هکتار بود. انحنای سطح زمین و شاخص خیسی ارتباط قابل ملاحظهای با عملکرد محصول گندم داشتند. بر طبق معادلههای تجزیه رگرسیون شاخصهای پستی و بلندی به خوبی قادر به توجیه تغییرپذیری مکانی عملکرد بودند که این امر نشان دهنده اهمیت این عوامل از طریق تأثیر بر توزیع رطوبت در فرآیند تولید محصول در منطقه مورد مطالعه است. افزایش مؤلفههای عملکرد گندم در این مطالعه که در قسمتهای پایین شیب مشهود است را میتوان به افزایش عمق خاک و آب قابل استفاده گیاه و تجمع بیشتر مواد آلی و عناصر غذائی نظیر نیتروژن و پتاسیم به واسطه فرآیند فرسایش و تجمع آن در این موقعیتها مربوط دانست.
موقعیت شیب
شاخص خیسی
پیشبینی تولید
2020
03
20
93
105
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72451_67bb77b61bd09df88ef6787cc367d769.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
اثر تغییر بستر و بار سطحی فیلترهای شنی تحت فشار بر بهبود حذف پارامترهای کیفی آب تصفیه-خانه معلمکلا ساری
سیما
داداش زاده
مجتبی
خوش روش
محمد
غلامی
مسعود
پورغلام آمیجی
کمبود آب برای انسان و محیط زیست از مشکلات جدی دنیای امروز بهحساب میآید. آب آشامیدنی شهر ساری و روستاهای وابسته به آن از آبهای زیرزمینی تامین میشود. کیفیت نامطلوب آب خروجی بعد از فیلترهای شنی تحت فشار در تصفیهخانه معلمکلا ساری، باعث شد که در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر کارایی فیلترهای مذکور پرداخته شود. بستر فیلترهای شنی تحت فشار مزبور تنها از سه نوع دانهبندی سیلیس تشکیل شده است. در این پژوهش با انتخاب نوع دانهبندی و استفاده از بستر تک لایه و دولایه در بستر فیلترهای شنی تحت فشار (سیلیس، سیلیس-آنتراسیت و لیکا-آنتراسیت) همینطور با تغییر بار سطحی آنها در هفت مرحله به بررسی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی مرتبط با فیلترهای شنی تحتفشار پرداخته شد. در تمامی مراحل در پنج نقطه از تصفیهخانه (نمونهگیری از آب خام، بعد از هوادهی، در ابتدای کارکرد فیلتر، در انتهای کارکرد فیلتر و بعد از کلرزنی) نمونهبرداری صورت گرفت. نتایج نشان داد که بهترین گزینه، استفاده همزمان از سیلیس و آنتراسیت در بستر فیلترها با 5/1 برابر بار سطحی بهکار گرفته شده در تصفیهخانه بههمراه استفاده از واحد هوادهی و تهنشینی است. راندمان حذف پارامترهای کدورت، TDS، TSS، کلسیم، منیزیم و آهن بهترتیب برابر 41/85%، 54/23%، 94/56%، 08/21%، 28/32% و 47/89% بهدست آمد. بنابراین استفاده از بستر دولایه سیلیس و آنتراسیت باعث افزایش کیفیت آب خواهد شد و قابل توصیه برای مناطق دارای کدورت بالا میباشد.
کدورت
آنتراسیت
کلسیم
تصفیه آب
TDS و TSS
2020
03
20
107
117
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72460_a5aa9d1524730db8538a2479df72f94e.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تغییرات میانمدت شاخصهای بیوژئوشیمیایی کیفیت خاک تحت شرایط زراعی
پریسا
محسنی
علی
کشاورزی
احمد
حیدری
الناز
ملکی قلیچی
در تحقیق حاضر، تغییرات میانمدت کیفیت خاک در مقیاس مزرعه مورد بررسی قرار گرفت. منطقهی مورد مطالعه، مزرعهی آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران به مساحت 260 هکتار واقع در کرج با رژیم رطوبتی-حرارتی خاک اریدیک-ترمیک میباشد. در این تحقیق تغییرات شاخص تجمعی کیفیت خاک در دو عمق (20-0 و 40-20 سانتی متری) در سال 1379 و سال 1396 مورد مقایسه قرار گرفت. مجموعه حداقل دادهها با استفاده از روش تجزیه مولفههای اصلی دو مرحلهای تعیین و تعریف توابع امتیازدهی استاندارد و توابع عضویت فازی غیرخطی در نرمافزار متلب انجام شد. برای وزندهی متغیرهای منتخب در تعیین شاخص تجمعی کیفیت خاک، از روش اشتراک واریانس مبتنی بر همبستگی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در بیشتر نقاط تطبیقی بین مطالعات دو مقطع زمانی، تغییرات میانمدت شاخص کیفیت خاک در عمقهای اول و دوم خاک انطباق خوبی داشتند. در پروفیلهای شماره 1، 5، 11 تحقیق گذشته که 3/27% از نمونهها را شامل میشود، و در پروفیل های شماره 1، 5، 7، 9 و 18 نمونهبرداری حاضر که 83/20% از نمونهها را شامل میشود، شاخص کیفیت خاک در عمق اول کمتر از عمق دوم تعیین گردید. تعیین کلاس کیفیت خاک در نمونههای تحقیق حاضر و گذشته در دو عمق نشاندهنده کاهش کیفیت کل خاک است. به نحوی که کیفیت خاک از کلاسهای III (45% اراضی) و IV(54% اراضی)؛ به کلاس IV (75-73% اراضی) تنزل یافته است.
تجزیه مولفه های اصلی
توابع امتیازدهی استاندارد
شاخص کیفیت خاک
2020
03
20
119
133
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72530_7917491372e68796cced9173b55c53fe.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
اثر تغذیه برگی برخی عناصر ریزمغذی بر جذب گیاه پونه آبی در شرایط کمبود فسفر خاک
معصومه
خوارزمی
نیر
محمدخانی
مسلم
ثروتی
فسفر یکی از عناصر پرمصرف کودی بوده و در خاکهای آهکی ایران محدودیت جذب دارد. از طرفی با توجه به مشکلات مصرف خاکی عناصر ریزمغذی، کاربرد برگی عناصر ریزمغذی، میتواند اثرات کمبود فسفر را تعدیل نماید. این مطالعه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار با هدف بررسی تاثیر عناصر ریزمغذی (آهن، روی و مس) بر جذب عناصر غذایی گیاه پونه (Mentha aquatica L.) در شرایط کمبود فسفر انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دوسطح کمبود فسفر و نرمال (شاهد) و کاربرد محلولپاشی با دو سطح 1% و 2% بودند. اعمال کمبود فسفر باعث کاهش معنیدار محتوای فسفر در ریشه شد. محلولپاشی عناصر مس و آهن 2% باعث افزایش محتوای فسفر در شرایط کمبود فسفر نسبت به شاهد شد. تحت کمبود فسفر تغذیه برگی با آهن، مس، و روی باعث کاهش محتوای فسفر و نیتروژن قابل جذب خاک در بیشتر تیمارها گردید. کاربرد روی و آهن تحت کمبود فسفر بهصورت محلولپاشی، غلظت نیترات در اندام هوایی و ریشه را افزایش داد. در تحقیق حاضر محلولپاشی روی، آهن و مس باعث افزایش محتوای آنها در اندام هوایی و ریشه پونه شد. محلولپاشی آهن 2% باعث افزایش محتوای فسفر، نیترات و آهن اندام هوایی گیاه پونه شد. نتایج مقایسه اورتوگونال نشان داد که بین محلولپاشی ریزمغذیها و شاهد و محلولپاشی آهن نسبت به روی و مس و محلولپاشی روی نسبت به مس در محتوای عناصر غذایی در اندام هوایی و ریشه گیاه پونه در اغلب موارد تفاوت معنیدار وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان تغذیه برگی ریزمغذی به صورت محلولپاشی را به عنوان پیشنهاد مناسبی برای کاهش اثرات کمبود عناصر پرمصرف به ویژه فسفر در نظر گرفت. به نظر میرسد محلولپاشی آهن و روی در اندام هوایی و محلولپاشی مس در ریشه بیشترین تاثیر را بر جذب سایر عناصر غذایی دارد.
کمبود فسفر
عناصر ریزمغذی
محلولپاشی
تغذیه
پونه آبی
2020
03
20
135
149
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72542_0473634c34fa09a321b4c64f99c40b05.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تحلیل عدم قطعیت در برنامهریزی توزیع آب شبکه آبیاری میانآب دشت شوشتر: کاربرد الگوریتم ژنتیک و شبیه سازی فرایند سرد شدن فلزات
صائب
خوش نواز
آب دریافتی محصولات کشاورزی در یک الگوی کشت در اراضی و فصول مختلف با تغییرات زیادی مواجه میگردد. از این جهت کاشت هر محصول با توجه به شرایط اقلیمی، تنش خشکی، بارندگی و حساسیت گیاهی با سطوح متفاوتی از عدم قطعیت و ریسک همراه است. در این مطالعه نقش نوسانات زمانی آب تخصیص داده شده برای محصولات عمده الگوی کشت شبکه آبیاری میانآب دشت شوشتر بررسی شده است. مدل شبیهسازی الگوی کشت با هدف بیشینهسازی درآمد خالص با محدودیتهای آبیاری، سرمایهگذاری، گیاهی و زمین توسط روش شبیهسازی فرایند سرد شدن فلزات بهینهسازی شده است. پاسخهای بهدست آمده در شرایط عدم قطعیت برای تعیین اثر نوسانات تنش خشکی به هر یک از محصولات در فرایند تحلیل فازی قرار گرفته است. تئوری فازی با تابع عضویت مثلثی تعریف و در پنج سطح آلفا برابر با 0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 برای یافتن پاسخ فازی مسآله به کار گرفته شده است. در هر سطح مثبت و منفی آلفا برای جستجوی پاسخهای مرزی از روش الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. نتایج نشان داد کاربرد برنامه بهینه موجب کاهش سالانه 7 میلیون متر مکعب در تخصیص آب و افزایش بیش از پنج میلیارد تومان در سود خالص کل الگوی دشت میگردد. تحلیل فازی سیستم توسعه داده شده نشان داد با کاهش 25 درصدی آبیاری بهینه، بهرهوری اقتصادی آب حداقل 30 درصد افزایش خواهد یافت.
الگوی کشت
الگوریتم ژنتیک
شبکه آبیاری میاناب شوشتر
2020
03
20
151
164
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72461_addf3bb077fd3dcd2031e2d1b0b46daf.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
استفاده از پیشبینیهای مدل منطقهای WRF برای افزایش دقت برآورد تبخیر- تعرق مرجع
محمدحسن
قره داغی
مهدی
همایی*
مجید
میرلطیفی*
علی اکبر
نوروزی
برآورد با دقت مناسب تبخیر- تعرق مرجـع برای مدیریت و برنامهریزی بهیـنه آبیاری ضـروری است. همچنیـن، دستیابـی به پیـشبینیهای میانمدت دقیق پارامترهای مؤثر در برآورد تبخیر- تعرق مرجع عنصری کلیدی برای برنامـهریزی پویای آبیاری است. این پژوهش با هدف بررسی اثر استفاده از پیشبینیهای مدل منطقهای WRF برای افزایش دقت برآورد تبخیر- تعرق مرجع انجام گردید. از این رو دقت و صحت برونداد و در نتیجه کارآیی پیشبینیهای 24، 48، 72، 96 و 120 ساعته مدل برای برآورد تبخیر-تعرق مرجع ارزیابی شد. به همین منظور خروجی مدل برای چهار ایستگاه قزوین، اسماعیلآباد، کرج و هشتگرد در یک دوره سه ماهه (می تا ژوئیه سال 2018 میلادی) استـخراج و با میانگین ده روزه دورهی پایه و دادههـای هواشنـاسی سال 2018 در ایستگاههای متناظر مقایسه شد. نتایج نشان داد که نرخ تغییرات تبخیر- تعرق مرجع ده روزه (میانگین تمامی ایستگاهها) در دورهی مورد مطالعه نسبت دورهی پایه به ترتیب 9/20- ، 12/8- و 83/7 درصد است. این درصد نرخ تغییرات نشاندهنده انحراف مقدار تبخیر- تعرق مرجع در دورهی موردمطالعه نسبت به دورهی پایه است و بیانگر لزوم استفاده از پیشبینیهای میانمدت در برآورد صحیح تبخیر- تعرق مرجـع است. دامنهی تغییرات ضریب تعیین (R2) برونداد مدل بین 813/0 تا 921/0 بهدست آمد. با توجه به آمارههای مورد بررسی، برونداد مدل برای همهی ایستگاهها و طول دورههای پیشبینی 24، 48، 72، 96 و 120 ساعته با دقت زیاد و مناسب ارزیابی شده و استفاده از آن موجب افزایش دقت برآورد تبخیر- تعرق مرجع میگردد. یافتهها نشان داد که نه تنها از نظر هماهنگی زمانی، بلکه به لحاظ مقدار نیز همانندی بسیار زیادی بین مقادیر برآورد شده تبخیر- تعرق مرجع حاصل از پسپردازش آماری برونداد مدل پیشبینی و تحقیقاتی آب و هوا (WRF) با مقادیر محاسبه شده تبخیر- تعرق مرجع توسط دادههای ایستگاههای هواشناسی متناظر در نقاط مورد مطالعه وجود دارد.
تبخیر- تعرق مرجع
برنامهریزی آبیاری
پیشبینیهای میان مدت هواشناسی
مدل منطقهای WRF
2020
03
20
165
177
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72649_5e0762a086e7e3d70f54c1659df57dad.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
ارزیابی قابلیت شاخصهای طیفی در بررسی تنش آبی درخت زیتون
عظیمه
عسگری
عبدالرحیم
هوشمند*
سعید
برومندنسب
شهره
زیودار
طیفسنجی، امکان بررسی سریع و غیرمخرب وضعیت تنش آبی گیاه را فراهم مینماید. هدف از این مطالعه ارزیابی قابلیت چندین شاخص طیفی از جمله شاخص آب ()، شاخص نرمال آب 1-5 () و شاخص نرمال آب بر اساس انعکاس در طول موجهای 960 و 940 نانومتر ()، در بررسی وضعیت تنش آبی درخت زیتون بود. تیمارهای آزمایشی شامل دو رقم زیتون (کرونیکی و ) و چهار رژیم آبیاری (آبیاری برای تأمین 100، 85، 70 و 55 درصد از نیاز آبی گیاه) بود. نتایج نشان داد که درختان زیتون در تیمارهای متفاوت آبیاری برای تأمین 85، 70 و 55 درصد از نیاز آبی گیاه بهطور متوسط نسبت به تیمار شاهد، به ترتیب در معرض حدود 11، 15 و 20 درصد کمبود آب خاک، قرار داشتند. به دلیل مقاومت بالای درخت زیتون در برابر تنش آبی، کم آبیاری در سطح 15، 30 و 45 درصد، تأثیر معنیداری در مقدار شاخصهای طیفی مورد مطالعه نداشت. با این حال شاخصهای طیفی با شاخص محتوای نسبی آب برگ گیاه، ارتباط خطی نزدیک و معنیدار داشت (**76/0*26/0). بهطور کلی شاخص طیفی نرمال آب کمترین ضریب تبیین را با شاخص محتوای نسبی آب برگ در طول اندازهگیریها نشان داد (23-1 درصد کمتر از سایر شاخصهای مورد مطالعه). بر اساس مقدار متوسط شاخصهای طیفی و شاخص رطوبت نسبی آب برگ در طول دورهی تحقیق، شاخصهای طیفی ، ، ، ، ، و ، به ترتیب رابطهی بهتری با شاخص محتوای نسبی آب برگ زیتون نشان دادند. در نهایت میتوان بیان کرد که شاخصهای طیفی ، و میتوانند جهت بررسی سریع و غیر مخرب وضعیت تنش آبی درخت زیتون، مورد استفاده قرار گیرند.
طیف سنجی
شاخص طیفی
تنش آبی گیاه
محتوای نسبی آب برگ
درخت زیتون
2020
03
20
179
190
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72424_eeefeb7c89d31ffa4b7a0ac13070070a.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
بررسی آزمایشگاهی تاثیر زاویه پرههای هادی بر ضریب دبی در سرریزهای زیگزاگی تکسیکل مثلثی و ذوزنقهای
قاسم
آقا شیرمحمدی
محمد
حیدرنژاد
محمدحسین
پورمحمدی
علیرضا
مسجدی
امیرعباس
کمان بدست
سرریزهای زیگزاگی با افزایش طول تاج در یک محدوده معین عرضی، موجب افزایش ظرفیت انتقال جریان از روی سرریز میشوند. تحقیق حاضر به بررسی و مقایسه ضریب دبی عبوری سرریز در دو نوع سرریز زیگزاگی تکسیکل مثلثی و ذوزنقهای در حضور پرههای هادی میپردازد. آزمایشها بر روی یک فلوم آزمایشگاهی به طول 6، عرض 6/0 و ارتفاع 6/0 متر انجام شد. با استفاده از سرریزهای زیگزاگی تکسیکل مثلثی و ذوزنقهای که هر کدام دارای تعداد دو، چهار و شش پره بودند، عملکرد هیدرولیکی آنها مورد بررسی قرار گرفت و سپس نتایج آنها با یکدیگر مقایسه شد. نتایج تحقیق نشان داد در سرریز ذوزنقهای زاویه قرارگیری 60 درجه پرهها و در سرریز مثلثی زاویه قرارگیری 45 درجه پرهها بر روی تاج (ذوزنقهای، مثلثی)، شرایط مطلوبتری را جهت افزایش ضریب دبی دارا بود. از این رو میتوان بیان داشت در یک نسبت بار هیدرولیکی ثابت (Hd/P = 0.2)، سرریز ذوزنقهای با دو و شش پره بهترتیب 8/38 و 3/10 درصد نسبت به شرایط بدون پره سبب افزایش ضریب دبی شدهاند؛ همچنین در یک نسبت بار هیدرولیکی ثابت (Hd/P = 0.2)، سرریز مثلثی با دو و شش پره بهترتیب 3/28 و 7/11درصد نسبت به شرایط بدون پره سبب افزایش ضریب دبی شدهاند.
سرریز زیگزاگی تک سیکل
ضریب دبی
پره هادی
2020
03
20
191
199
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72340_bb02acf9e292d40d7ada8b5b076b672a.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تخمین پارامترهای کیفی و کمی آب زیرزمینی توسط مدلهای عددی: مطالعه موردی حوضه آبریز میقان در دشت اراک
مجتبی
پورسعید
رضا
مستوری
سعید
شعبانلو
محسن
نجارچی
در این مطالعه، مقادیر شوری، هدایت الکتریکی، تراز آب زیرزمینی و کل جامدات محلول در محدوده مطالعاتی اراک توسط چهار مدل نوین هوش مصنوعی ماشین آموزش نیرومند، ویولت- ماشین آموزش نیرومند، ماشین آموزش نیرومند ترتیبی آنلاین و ویولت- ماشین آموزش نیرومند ترتیبی آنلاین و همچنین نرم افزار مادفلو (مدل MT3D) شبیهسازی شدند. لازم به ذکر است که برای توسعه مدلهای ترکیبی از تبدیل ویولت استفاده شد. در ابتدا، با استفاده از تابع خودهمبستگی و تابع خودهمبستگی جزئی، تاخیرهای موثر برای برآورد پارامترهای کیفی و کمی آب زیرزمینی شناسایی شدند. سپس با استفاده از این تاخیرها، چهار مدل مختلف برای هر یک از روشهای هوش مصنوعی توسعه داده شدند. در ادامه، با انجام تحلیل حساسیت، مدلهای برتر برای شبیهسازی پارامترهای کیفی و کمی آب زیرزمینی شناسایی شدند. همچنین موثرترین تاخیرها برای تخمین این پارامترها معرفی گردیدند. علاوه بر این، نتایج مدل مادفلو با مدلهای هوش مصنوعی مقایسه شد که مدلهای هوش مصنوعی دارای دقت بالاتری بودند. بهعنوان مثال، مقادیر شاخص پراکندگی و ضریب نش برای کل جامدات محلول توسط مدل هوش مصنوعی برتر بهترتیب برابر با 3-E34/5 و 991/0 محاسبه شدند. همچنین، مقادیر RMSE و MAE برای تخمین تراز آب زیرزمینی توسط مدل برتر بهترتیب مساوی با 078/0 و 061/0 بدست آمدند. در انتها تحلیل عدم قطعیت برای مدلهای برتر اجرا شد.
شوری
هدایت الکتریکی
تراز آب زیر زمینی
مادفلو
ماشین آموزش نیرومند
2020
03
20
201
216
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72429_745c15fba65a2f38dc9b999ecb79ad74.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تأثیر آلودگی کادمیم و سرب بر کیفیت زیستی خاک و رشد گیاه کلزا (Brassica napus)
زینب
آزادبخت
علی
بهشتی آل آقا
دانیال
کهریزی
مهین
کرمی
کادمیم و سرب جزء فلزهای سنگین بوده و باعث بروز اثرات سمی در گیاهان میشود. خاک به عنوان یکی از اجزای اکوسیستم محیط رشد گیاه و زیستگاه موجودات زنده متنوع، با انواع تنشهای زیستی روبرو است. کادمیم و سرب اثرات سمی و بالقوهای بر فعالیت و ترکیب موجودات زنده خاک دارند. پارامترهای میکروبی میتوانند به منظور ارزیابی کیفیت خاکهای آلوده مورد استفاده قرار گیرند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آلودگی کادمیم و سرب بر پارامترهای کیفیت خاک و گیاه به منظور بررسی گیاهپالایی کلزا بود. این آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی با بررسی اثر سطوح کادمیم (0، 3، 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) و سرب (0، 100، 300 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) در سه تکرار روی گیاه کلزا (Brassica napus) در شرایط گلخانهای انجام گردید. طول ساقه و ریشه، برخی خصوصیات فیزیولوژیک گیاه، غلظت کادمیم و سرب در اندام هوایی و ریشه و نیز برخی پارامترهای بیولوژیک خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، افزایش آلودگی سرب و کادمیم خاک موجب افزایش معنیدار (05/0>P) غلظت این عناصر در اندام هوایی و ریشه و نیز ضریب متابولیک (qco2) گردید. کادمیم و سرب موجب کاهش معنیدار (05/0>P) ارتفاع گیاه، کربن بیومس میکروبی (MBC)، تنفس میکروبی و تنفس برانگیخته با سوبسترا (SIR) شدند. پس عناصر کادمیم و سرب باعث تغییراتی در کلزا و ریزجانداران خاک میشوند. کلمات کلیدی: آلودگی خاک، بیومس میکروبی، ضریب متابولیک، فلزهای سنگین.
آلودگی خاک
بیومس میکروبی
ضریب متابولیک
فلزهای سنگین
2020
03
20
217
230
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72605_c76efd08c37b3105eb38ed1ff1a13522.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تغییرات زمانی عامل مدیریت زراعی مدل USLE در ابعاد رخداد و مراحل رشد در گندم دیم
علی رضا
واعظی
مجید
باقری
علی رضا
خانجانی
عامل مدیریت زراعی (C) در معادله جهانی هدررفت خاک (USLE) برای نشان دادن تاثیر اقدامات مدیریتی بر شدت فرسایش خاک به کار میرود. آگاهی از تغییرات این عامل طی دوره رشد برای تعیین حساسترین مرحله از نظر فرسایش حائز اهمیت است. در این مطالعه تغییرات زمانی عامل مدیریت زراعی (C) طی دوره رشد گندم در دو روش مدیریت زراعی با فاصله ردیف (20 و 25 سانتیمتر) و تراکم کشت (90 و 120 کیلوگرم در هکتار) در کشتزار دیم با شیب یکنواخت 10 درصد در منطقه نیمهخشک بررسی شد. مقدار C از نسبت هدررفت خاک از کرت کشت شده به کرت شاهد به دست آمد. در کل 18 کرت با ابعاد 5 × 5/1 متر در راستای شیب در سال 1395-1394 احداث شد. از 82 رخداد بارندگی طبیعی، تعداد نه رگبار منجر به تولید رواناب و هدررفت خاک در کرتها شدند. شدت رگبارها از 2/2 تا 5/4 میلیمتر بر ساعت متغیر بود. مقدار C در هر رگبار طی دوره رشد تغییر پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار آن در رگبار اول در فاصله ردیف کشت 73/0 و تراکم کشت 72/0 مشاهده شد در حالی که کمترین مقدار در رخداد پایانی و به ترتیب برابر 140/0 و 145/0 بود. بیشترین مقادیر C در آبان ماه هم زمان با مرحله بستر بذر برای فاصله ردیف و تراکم کشت به ترتیب 47/0و 48/0 بود و کمترین مقادیر در اردیبهشت ماه به ترتیب 14/0 و 14/0 هم زمان با مرحله توسعه گیاه بود. این مطالعه نشان داد که مرحله بستر بذر حساسترین مرحله از نظر عامل مدیریت زراعی برای هر دو روش مدیریت زراعی است. در این راستا بهکارگیری کشت 9 ردیفی (با فاصله ردیف 25 سانتیمتر) برای کشت گندم دیم همراه با حفظ بقایای گیاهی سال قبل برای حفظ خاک در مراحل حساس دوره رشد و کاهش مقدار C در کشتزار دیم گندم ضروری است.
تراکم بذر
فاصله ردیف
معادله جهانی هدررفت خاک
منطقه نیمهخشک
2020
03
20
231
243
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72631_ad44d96b1b6633d7ca87aaf95a286e84.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
بررسی جابجاییهای قائم و افقی سد خاکی ایوشان با استفاده از ابزاردقیق و تحلیل عددی
مهدی
کماسی
بهرنگ
بیرانوند
به طورکلی ایمنی سد تنها به طراحی و ساخت آن مربوط نمیشود، بلکه به رفتارنگاری کاملی از عملکرد آن در اولین دوره آبگیری و بهرهبرداری و همچنین سرویسدهی منظم در طول عمر سد وابسته است. در این پژوهش جابجاییهای قائم و افقی سد ایوشان با استفاده از نتایج ابزاردقیق در یک دوره زمانی هشت ساله در سه دوره ساخت، اولین آبگیری و بهرهبرداری تحلیل شده است. مدل عددی بزرگترین مقطع سد توسط نرمافزارهایGeostudio و Plaxis تهیه و با لحاظ مدل رفتاری موهر کولمب بررسی گردید. با توجه به نتایج ابزاردقیق، نشست در هسته سد روند افزایشی داشته و بعد از گذشت مدتی از پایان ساخت سد تقریباً به مقدار ثابتی میرسد. حداکثر نشست هسته سد در پایان مرحله ساخت به میزان 809 میلیمتر و معادل 2/1 درصد ارتفاع سد در تراز میانی رخ داده است. جابجاییهای افقی در جهت طولی بالادست سد کاملاً تحت تاثیر تراز آب مخزن و نیروهای هیدرواستاتیکی است. بیشینه جابجایی افقی در پوسته بالادست سد ایوشان 6/75 میلیمتر میباشد. پس از آبگیری سد، مقدار نشست از ترازهای پایین به طرف ترازهای بالا (تاج سد) روند افزایشی داشته است. به منظور تطبیق دادههای مشاهداتی و پیشبینی شده از رگرسیون چند متغیره و از معیار ضریب تعیین استفاده شد که نتایج همخوانی حدود 85 درصدی بین دادههای مشاهداتی و پیشبینی شده را نشان میدهد و بیانگر اینست که مقادیر نشست حداکثر و محل وقوع آنها با مشخصات فنی موجود مطابقت خوبی دارد و نشاندهنده عملکرد مناسب سد ازلحاظ نشست میباشد.
سد خاکی ایوشان Geostudio
ابزاردقیق
Plaxis
نشست
2020
03
20
245
256
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72606_6ae8e818f06cc7178f6896d56d448e83.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
توسعه یک مدل جفت شده سطح زمین-آبشناسی بهمنظور بهبود شبیهسازی جریان رودخانه در حوضه کرخه
مریم
شفیعی
جواد
بذرافشان
پرویز
ایران نژاد
در این مطالعه با هدف بهبود شبیهسازی جریان رودخانه، تاثیر جفتسازی طرحواره برهمکنش جو-سطح خشکی ALSISبا مدل آبشناسی HBVدر کل حوضه کرخه و زیرحوضههای آنبدون در نظر گرفتن حوضه کرخه جنوبیبررسی شد.قبل از جفتسازی، مقایسه بین رطوبت خاک مدل HBV و طرحواره ALSIS صورت گرفت و صحت نتایج رطوبت خاک هر دو مدل با دادههای مشاهداتی بررسیشد. برای مقایسه نتایج مدل و دادههای مشاهدهای از سنجههای آماری NSE، RMSE، BIAS و RSR استفاده شد. مقایسه نتایج رطوبت خاک شبیهسازی شده بهوسیلهALSISو HBV با دادههای مشاهداتی نشان داد در همه زیرحوضهها همخوانی بهتری بین رطوبت خاک ALSIS و دادههای مشاهدهای (در مقایسه با HBV) وجود دارد. طرحواره ALSIS در فصول مرطوب و مقادیر زیاد رطوبت و مدل HBV در فصول خشک و مقادیر کم رطوبت شبیهسازی بهتر نشان دادهاند. مدل جفتشده ALSIS-HBVدر همه زیرحوضههای کرخه و کل حوضه عملکرد بهتری نسبت به HBV، بهویژه در جریانهای بیشینه، داشته است. بهترین نتایج شبیهسازی جریان در زیرحوضه قرهسو مقادیرNSE 76/0 تا 88/0 ،RMSE 7/7 تا 5/4 میلیمتر در ماه و RSR 49/0 تا 34/0بهدست آمد. بیشترین مقدار کاهش خطای BIAS مربوط به زیرحوضه کشکان است که از 24/0 به 03/0 رسید.
طرحواره ALSIS
مدل HBV
جریان رودخانه
حوضه کرخه
2020
03
20
257
270
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72545_016b941ab84d75567fa2965ecce11b68.pdf
تحقیقات آب و خاک ایران
Iran J Soil Water Res
2008-479X
2008-479X
1399
51
1
تخمین پارامترهای هیدرولیکی سفرههای تحت فشار با استفاده از الگوریتم دسته ماهیهای مصنوعی
سمیه
جنت رستمی
مینا
حبیب پناه
مهسا
شیخکاظمی
در مدیریت و برنامهریزی منابع آب زیرزمینی تهیه مدل ریاضی ضروری است. در تهیه مدلهای ریاضی آب زیرزمینی، تعیین مقادیر پارامترهای هیدرولیکی آبخوان نقش مهمی را ایفا میکند، بنابراین انتخاب روشی مناسب برای تعیین این مقادیر مهم و ضروری است. تاکنون روشهای متفاوتی برای تخمین پارامترهای هیدرولیکی آبخوان با استفاده از نتایج اندازهگیریهای آزمایش پمپاژ مطرح شده است. در این تحقیق، روش بهینهسازی الگوریتم دسته ماهیهای مصنوعی برای تخمین پارامترهای هیدرولیکی سه آبخوان تحتفشار با روش گرافیکی و الگوریتم GA مورد ارزیابی قرار گرفت. الگوریتم دسته ماهیهای مصنوعی (AFSA) یکی از الگوریتمهای هوش جمعی است که از رفتارهای اجتماعی دسته ماهیها در طبیعت الهام گرفته شده است. مقایسه نتایج بدست آمده در این روش و روش گرافیکی و GA نشان داد که AFSA همانند GA روشی مناسب برای تخمین پارامترهای هیدرولیکی آبخوان است و عملکرد بهتری نسبت به روش گرافیکی دارد. با توجه به اینکه این الگوریتم به انتخاب مقادیر اولیه متغیر تصمیم برای شروع حل حساس نیست، میتواند نسبت به GA، راه حل مناسبتری برای تخمین پارامترهای آبخوانهایی باشد که خصوصیات زمینشناسی آن ناشناخته است.
آزمایش پمپاژ
الگوریتم دسته ماهیهای مصنوعی
بهینهسازی
پارامترهای هیدرولیکی
2020
03
20
271
279
https://ijswr.ut.ac.ir/article_72604_0610dc986dd8cd2b34004d0c7294b9ca.pdf