TY - JOUR ID - 91503 TI - مقایسه تأثیر بقایای باگاس نیشکر و کلش برنج بر برخی خصوصیات کیفی خاک ورتی‌سول سدیمی JO - تحقیقات آب و خاک ایران JA - IJSWR LA - fa SN - 2008-479X AU - نورمندی پور, فیروزه AU - دلاور, محمد امیر AU - لل, راتان AU - جوزف, استفان AU - سایورت, کریستین AD - دانشجوی دکتری گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان AD - دانشیار گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان AD - مرکز ترسیب و مدیریت کربن، دانشگاه دولتی اوهایو ایالات متحده آمریکا AD - دانشکده علوم و مهندسی مواد، دانشگاه نیوسالت ولز،سیدنی، استرالیا AD - دانشکده مدیریت زمین، دانشگاه علمی کاربردی درسدن ، آلمان Y1 - 2022 PY - 2022 VL - 53 IS - 10 SP - 2333 EP - 2347 KW - باگاس نیشکر KW - بتاگلوکوزیداز KW - فسفاتاز KW - کربن زیست‌توده میکروبی KW - کلش برنج DO - 10.22059/ijswr.2022.346462.669330 N2 - پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه تأثیر دو نوع بقایای گیاهی باگاس نیشکر (BG) و کلش برنج (RH) بر برخی ویژگی‌های شیمیایی و فعالیت‌های آنزیمی مرتبط با چرخه کربن و فسفر در یک خاک ورتی‌سول (شاهد، C) پرداخته است. آزمایش در چهار تکرار در قالب طرح فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی به‌صورت گلدانی در سال 1396 در گلخانه دانشگاه زنجان انجام شد. عوامل این آزمایش شامل نوع اصلاح‌کننده (BG و RH)، مقدار کاربرد (سه سطح با مقادیر وزنی %25/1=L1، %5/2L2= و %5=L3) و زمان (چهار سطح دو (M2)، چهار (M4)، هشت (M8) و دوازده (M12) ماه) بودند. برخی ویژگی‌های شیمیایی و زیست‌شناختی پس از اعمال تیمارها اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد، مقادیر کربن آلی خاک، نسبت کربن به نیتروژن و فسفر قابل‌دسترس به‌صورت معنی‌دار (001/0>p) تحت تأثیر نوع اصلاح‌کننده، میزان کاربرد آن و مدت‌زمان خوابانیدن قرار گرفت. بیشترین و کمترین مقدار کربن آلی خاک در تیمارهای BGL3M2 و RHL1M12 اندازه‌گیری شد. تغییرات کربن آلی و نیتروژن کل با افزایش مقدار اصلاح‌کننده‌ها افزایشی و با گذشت زمان خوابانیدن کاهشی بود. نیتروژن کل در تیمار RHL3M12 نسبت به تیمارهای RHL1M12 و RHL3M2 به‌ترتیب دارای 6/51 درصد افزایش و 5/8 درصد کاهش بودند (01/0>p). فسفر قابل‌دسترس در تیمار BGL3M12 نسبت به تیمار BGL2M12 دارای افزایش معنی‌دار 5/21 درصدی بود. بیشترین مقدار فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی و اسیدی به ترتیب مربوط به تیمارهای  RHL3M12(µg PNP g-1h-1 6/18) و BGL3M12 (µg PNP g-1h-1 1/7) بود. تیمارهای RHL3M12 و BGL1M2، به ترتیب بیشترین و کمترین فعالیت آنزیم بتاگلوکوزیداز را داشتند و نسبت به تیمار شاهد تفاوت معنی دار 5/87 و 3/70 درصدی نشان دادند. بیشترین و کمترین میزان کربن زیست‌توده میکروبی به ترتیب مربوط به تیمارهای RHL3M2 (mg kg-1 5/71) و BGL1M12 (mg kg-1 28) بود. UR - https://ijswr.ut.ac.ir/article_91503.html L1 - https://ijswr.ut.ac.ir/article_91503_684882f0c57f2e0c2980139a71ba8bf6.pdf ER -