دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
تأثیر مصرف توأم کادمیوم و روی بر ویژگیهای رشد گیاه برنج و غلظت روی،کادمیوم،آهن و منگنز خاک در دو شرایط رطوبتی غرقاب و غیرغرقاب
195
205
FA
فرشته
ولیزاده فرد
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه علوم خاک دانشگاه تبریز
areyhani4@tabrizu.ac.ir
عادل
ریجانی تبار
استادیار گروه علوم خاک دانشگاه تبریز
areyhani3@tabrizu.ac.ir
نصرت اله
نجفی
0000-0002-5560-1132
دانشیار گروه علوم خاک دانشگاه تبریز
nanajafi@yahoo.com
شاهین
اوستان
دانشیار گروه علوم خاک دانشگاه تبریز
ostan@hotmail.com
10.22059/ijswr.2012.29282
کادمیوم (Cd) یکی از سمّیترین آلایندهها بوده و تجمع آن در گیاهان و خاکها نگرانی در این مورد را افزایش داده است. از طرف دیگر Zn عنصر کممصرف در تغذیه برنج بوده و با Cd دارای برهمکنش میباشد. برای مطالعه اثر Cd و Zn بر ویژگیهای رشد گیاه برنج و غلظت Zn، Cd، Fe و Mn در خاک آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو رقم برنج (هاشمی و واندانا)، دو سطح رطوبتی (غرقاب و غیر غرقاب)، سه سطح Zn (0، 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم خاک)، سه سطح Cd (0، 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) و در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد با تغییر رژیم رطوبتی از غرقاب به غیرغرقاب وزن بخش هوایی و وزن و حجم ریشهها در هر دو رقم کاهش یافت. رقم واندانا ماده خشک، حجم ریشه و تعداد برگ در بوته بیشتری نسبت به رقم هاشمی داشت. مصرف Zn وزن بخش هوایی و ریشه، حجم ریشه، تعداد برگ و پنجه در بوته، ارتفاع گیاه و کارایی مصرف آب را افزایش داد اما غلظت Cd قابلاستخراج با DTPA خاک کاهش یافت. مصرف Cd پارامترهای مذکور و غلظت Fe و Zn قابلاستخراج با DTPA خاک را ابتدا افزایش و سپس کاهش داد. با مصرف Cd، غلظت Cd و Mn قابل-استخراج با DTPA خاک افزایش یافت. بر همکنش Cd و Zn فقط در مورد Zn قابل استخراج با DTPA معنیدار نبود. مصرف Cd در هر سطح Zn وزن بخش هوایی و کارایی مصرف آب را ابتدا افزایش و سپس کاهش داد.
روی,کادمیوم,هاشمی,واندانا
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29282.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29282_7428a08a6fcd08cda40fa622e709cd08.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
اثر مصرف توأم کادمیوم و روی در یک خاک آهکی بر جذب عناصر فسفر، مس، آهن و منگنز توسط دو رقم برنج در شرایط غرقاب و غیرغرقاب
207
219
FA
فرشته
ولیزاده فرد
دانشگاه تبریز
areyhani4@tabrizu.ac.ir
عادل
ریحانی تبار
دانشگاه تبریز
areyhani2@tabrizu.ac.ir
نصرت اله
نجفی
0000-0002-5560-1132
دانشگاه تبریز
nanajafi@yahoo.com
شاهین
اوستان
دانشگاه تبریز
ostan@hotmail.com
10.22059/ijswr.2012.29283
برای مطالعه اثر کادمیوم(Cd) و روی(Zn) بر غلظت، مقدار و فاکتور انتقال فسفر(P)، مس((Cu، آهن(Fe) و منگنز(Mn) در گیاه برنج آزمایشی در گلخانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو رقم برنج (هاشمی و واندانا)، دو سطح رطوبت (غرقاب و غیر غرقاب)، سه سطح Zn و Cd (0، 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) و در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که با تغییر رژیم رطوبتی از غرقاب به غیرغرقاب غلظت و مقدار P بخش هوایی و ریشه، مقدار Fe بخش هوایی، غلظت Fe ریشه، غلظت و مقدار Mn بخش هوایی کاهش یافت اما غلظت Cu در بخش هوایی و ریشه و فاکتور انتقال Fe در هر دو رقم افزایش یافت. مصرف Zn ابتدا باعث افزایش و سپس کاهش غلظت P بخش هوایی و ریشه، مقدارP ریشه و غلظت Fe بخش هوایی شد. غلظت Cu و Mn بخش هوایی با مصرف Zn کاهش یافت. مصرف Cd مقدار P، Mn و Fe بخش هوایی و ریشه و مقدار Cu ریشه را ابتدا افزایش و سپس کاهش داد. همچنین غلظت Cu و Fe ریشه، غلظت Mn بخش هوایی و فاکتور انتقال Mn کاهش یافت. بر همکنش Cd و Zn معنیدار بوده و مصرف Cd در هر سطح Zn، غلظت و مقدار P بخش هوایی، مقدار Cu و P ریشه، مقدار Fe و Mn بخش هوایی را ابتدا افزایش و سپس کاهش داد.
روی,فسفر,کادمیوم,هاشمی,واندانا
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29283.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29283_54f082423d3d186e53d164705fa6315c.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
تجزیه زیستی الیگواتیلن توسط ریز موجودات جدا شده از خاک مکانهای دفن زباله
221
229
FA
عاطفه
اسماعیلی
0000-0002-5273-2161
دانشگاه تهران
pourbabaei@ut.ac.ir
احمد علی
پور بابایی
0000-0002-5273-2161
دانشگاه تهران
pourbabaei@ut.ac.ir
حسین علی
علیخانی
0000-0002-8740-6059
دانشگاه تهران
halikhan@ut.ac.ir
10.22059/ijswr.2012.29284
هیدروکربنهای نفتی همچون الیگواتیلن جزء مهمی از آلایندههای خاک و آب به شمار میروند. بعلت عدم کارایی و مشکلات زیستمحیطی ناشی از روشهای حذف شیمیایی و فیزیکی، در این تحقیق با هدف دستیابی به جدایههای توانمند تجزیه کننده الیگواتیلن، یک جدایه باکتری، Lysinibacillus xylanilyticus و یک جدایه قارچ، Aspergillus niger، از طریق روش غنیسازی از خاکهای مکانهای دفن زباله جداسازی شدند. توانایی تجزیه الیگواتیلن توسط این جدایهها در محیط معدنی حاوی 1% (V/V) الیگواتیلن مایع به عنوان تنها منبع کربن پس از 30 روز گرماگذاری بر روی شیکر در دمای ?C30 سنجش شد. پس از گذشت زمان یاد شده، زیستتوده قارچ برابر با 1370/0 گرم به ازای ml100 محیط کشت اندازهگیری شد و میزان رشد باکتری به 2/3 برابر مقدار اولیه خود (CFU.ml-1108× 5/1) رسید که نشاندهنده مصرف الیگواتیلن بعنوان تنها منبع کربن بود. نتایج آنالیز FTIR نمونهها، اکسایش ترکیب و تشکیل گروههای کربونیل طی فرآیندهای اکسیداسیون توسط هر دو جدایه را اثبات نمود.
الیگواتیلن,خاک
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29284.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29284_62fa8f2e38bc277f05692e845cc29c7d.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
اثر رایزوسفر گیاه برنج بر شکلهای فسفر معدنی در خاکهای شالیزاری شمال ایران: پس از کاربرد کود فسفر
231
242
FA
نصرت اله
نجفی
0000-0002-5560-1132
دانشگاه تهران
nanajafi@yahoo.com
حسن
توفیقی
دانشکاه تهران
towfighi@mailinator.com
10.22059/ijswr.2012.29285
در یک آزمایش گلخانهای، تغییرات فسفر قابلجذب و شکلهای فسفر معدنی در رایزوسفر برنج ((Oryza sativa L. رقم خزر پس از مصرف 40 میلیگرم فسفر بهصورت مونوکلسیم فسفات بر کیلوگرم خاکهای شالیزاری شمال ایران بررسی گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل 2×14 و در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با دو فاکتور نوع خاک در 14 سطح (10 خاک آهکی و چهار خاک غیرآهکی و اسیدی) و کشت گیاه در دو سطح (با کشت و بدون کشت برنج) و هر سطح با دو تکرار انجام شد. لولههای خاک را که به روش خاصی طراحی و در ابتدای آزمایش در تمامی گلدانهای باکشت و بدون کشت برنج قرار داده شده بودند، پس از گذشت سه ماه، از خاک رایزوسفر (گلدانهای باکشت) و توده خاک (بدون کشت)، بهطور همزمان بیرون کشیده و بلافاصله شکلهای فسفر معدنی در خاکهای آهکی به روش عصارهگیری متوالی Jiang and Gu (1989) و در خاکهای غیرآهکی به روش Kuo (1996) و فسفر قابلجذب به روش اولسن اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که در همه 14 خاک مورد مطالعه، فسفر قابلاستخراج با عصارهگیر اولسن در خاک رایزوسفر برنج (باکشت) بهطور معنیداری از توده خاک (کشت نشده) کمتر بود ولی پس از افزودن فسفر جذب شده بهوسیله گیاه به فسفر قابلاستخراج باقیمانده در خاک رایزوسفر، کل فسفر قابل-جذب در خاک رایزوسفر بیشتر از توده خاک گردید. در خاکهای آهکی، مقدار فسفر به شکلهای دیکلسیم فسفات، اکتاکلسیم فسفات و فسفاتهای آلومینیوم در خاک رایزوسفر بهطور معنیداری از توده خاک (کشت نشده) کمتر بود در حالیکه مقدار فسفر به شکلهای فسفاتهای آهن و فسفر محبوس در اکسیدهای آهن در رایزوسفر تفاوت معنیداری با توده خاک نداشت. مقدار آپاتایت فقط در دو خاک آهکی در رایزوسفر برنج بهطور معنیداری کمتر از توده خاک بود. در خاکهای غیرآهکی و اسیدی، مقدار فسفر به شکلهای بهسهولت محلول، فسفاتهای آلومینیوم و فسفاتهای آهن در رایزوسفر بهطور معنیداری از توده خاک کمتر بود در حالیکه مقدار فسفر به شکلهای آپاتایت و فسفر محبوس در اکسیدهای آهن در خاک رایزوسفر تفاوت معنیداری با توده خاک نداشت. نتایج این تحقیق نشان داد که عصارهگیر اولسن ممکن است فسفر قابلجذب خاک را در شرایط آزمایشگاهی (هواخشک) کمتر از مقدار واقعی برآورد نماید.
برنج,خاکهای شالیزاری,رایزوسفر,شکلهای فسفر معدنی,فسفر قابلجذب.
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29285.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29285_a3410d4037499e04a74ad0d39adcca23.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
اثر توامان تاریخ کشت و زمان تک آبیاری بر بهره وری آب عدس در شرایط دیم
243
248
FA
مسعود
سلطانی
دانشگاه تهران
masoudsoltani@ut.ac.it
عبد المجید
لیاقت
دانشگاه تهران
masoudsoltani2@ut.ac.it
عباس
ستوده نیا
0000-0002-8822-1435
دانشگاه امام خمینی (ره)
sotoodehnia@eng.ikiu.ac.ir
10.22059/ijswr.2012.29286
Supplementary irrigation is one of the most effective field management practices to improve water productivity and crop yield in rainfed conditions. Time of supplementary irrigation is another important parameter affecting the enhancement of yield. In order to study the effect of supplementary irrigation time as well as planting date, two factors, namely: 1) supplementary irrigation (No irrigation as control (T1), single irrigation at grain filling stage (T2), and single irrigation at pod filling stage (T3)); 2) Planting date (planting on April 4 (D1) vs. 14 (D2)) were considered and a field experiment carried out at the Research and Training Farm of Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran in spring 2011. The field experimental design was a factorial one based upon RCBD of six treatments and three replications. Treatments consisted of: D1T1 (Planting date on 4th April – without irrigation as control), D1T2 (Planting date on 4th April – single irrigation at grain filling stage), D1T3 (Planting date on 4th April – single irrigation at pod filling stage), D2T1 (Planting date on 14th April – non-irrigated), D2T2 (Planting date on 14th April – single irrigation at grain filling stage), D2T3 (Planting date on 14th April – single irrigation at pod filling stage). The effect of single irrigation time on yield, biomass and number of grains in unit area was significant as planting on 4th April and single irrigation at grain filling stage resulted 280 and 210 percent increase in yield and in biomass respectively, as compared to single irrigation at pod filling stage. The planting date factor showed a significant effect on yield and yield components as the yield decreased from 1057.6 (kg/ha) for a single irrigation at grain filling stage and planting on 4th April to 190.93 (kg/ha) for a single irrigation at the same stage and planting on 14th April. This means that the delay in planting date caused a reduction of 82 percent in yield for a single irrigation at grain filling stage. This reduction for single irrigation at pod filling was equal to 82 percent and the amount of yield decreased from 371.6 (Kg/ha) for planting on 4th April to 68.2 (Kg/ha) for planting date of 14th April.
آبیاری تکمیلی,افزایش بهرهوری,زمان کاشت,کشت دیم,مدیریتهای زراعی
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29286.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29286_e90509acde2dcffbb8713aca761ce061.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
ارزیابی و مقایسه مدل های فیزیکی وتجربی برآورد تداوم خیسی سطح برگ
249
258
FA
آذر
صحرا گرد
دانشگاه تهران
sahraazar2@ut.ac.ir
نوذر
قهرمان
دانشگاه تهران
ghahreman2@mailinator.com
جواد
بذرافشان
دانشگاه تهران
sahraazar@ut.ac.ir
10.22059/ijswr.2012.29287
تداوم خیسی برگ (Leaf Wetness Duration) یک پارامتر کلیدی در هواشناسی کشاورزی است که به دلیل دشواریهای موجود در اندازهگیری، روشهای مختلفی برای برآورد آن با استفاده از دادههای هواشناسی توسعه پیدا کرده است. از میان مدلهای مختلفی که برای برآورد LWD استفاده میشود مدلهای فیزیکی که از اصول شکلگیری شبنم و تبخیر شبنم و بارندگی استفاده میکنند دارای قابلیت انتقالپذیری مکانی زیادی بوده اما اغلب به دلیل پیچیدگی استفاده عملی از آنها دشوار است. در مقابل، مدلهای تجربی با وجود محدودیتهایی که دارند بیشتر کاربرد دارند. سادهترین مدل تجربی تنها از رطوبت نسبی استفاده میکند. هدف این مطالعه ارزیابی کارآئی یک مدل تجربی بر مبنای کاربرد رطوبت نسبی و یک رهیافت فیزیکی بر مبنای مدل پنمن - مانتیث در برآورد LWD در ایستگاه سروستان استان فارس است. نتایج نشان میدهند که هر دو مدل آستانه ثابت رطوبتی و مدل فیزیکی در فصول پاییز و زمستان برآورد بهتری از LWD را نسبت به فصول بهار و تابستان دارند .هر دو مدل در فصول گرم دارای کمبرآورد LWD میباشند که این مقادیر در فصول سرد توسط مدل تجربی کمبرآورد و با مدل فیزیکی بیشبرآورد را نشان میدهد و میانگین خطای مطلق MAE در مدل تجربی نسبت به مدل فیزیکی کمتر است. در نهایت تعیین آستانه بهینه برای محل مورد نظر و به کارگیری آن در مدل تجربی آستانه ثابت رطوبتی برآوردها را بهبود میبخشد و LWD را با خطای کمتری نسبت به دو مدل پیشین برآورد میکند. مقایسه ساعتی هر سه مدل نیز برآوردهای بهتر با خطای کمتری را برای مدل آستانه بهینه نشان میدهند.
آستانه رطوبتی,رطوبت نسبی,سنسورLWD,مدل تجربی,مدل فیزیکی
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29287.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29287_4be2258535af6c579c7ac079df707ecd.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
بررسی روند متغیرهای هواشناسی و هیدرولوژیکی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از روشهای غیرپارامتری
259
269
FA
فرشاد
فتحیان
دانشگاه تربیت مدرس
s_morid2@hotmail.com
سعید
مرید
دانشگاه تربیت مدرس
s_morid@hotmail.com
10.22059/ijswr.2012.29288
گرمایش جهانی باعث تغییرات در سری زمانی متغیرهای هواشناسی شده است که این تغییرات همراه با مداخله جدی عوامل انسانی در طبیعت، تغییرات هیدرولوژیکی را نیز به همراه داشته است. بطوریکه میتوان اثرات آنها را در قالب روند در سری زمانی مربوط مشاهده کرد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی و مقایسه روند تغییرات متغیرهای دما، بارندگی و دبی رودخانهها بصورت ماهیانه و سالانه در سطح حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از روشهای غیرپارامتری میباشد. بدین منظور چهار روش من-کندال، تایل-سن، اسپیرمن و سنستی که جزو متداولترین روشهای غیرپارامتری هستند، به کار گرفته شدند. مطالعه 11 ایستگاه دماسنجی، 35 ایستگاه بارانسنجی و 35 ایستگاه آبسنجی نشان داد که دما در سطح حوضه بطور معنیدار روند افزایشی دارد. اما بارندگیهای سالانه و ماهیانه رفتارهای متفاوت را نشان دادند، بطوریکه در 8 درصد از ایستگاهها روند افزایشی و در 14 درصد از ایستگاه-ها روند کاهشی ملاحظه شد. در خصوص دبی رودخانهها، 60 درصد از ایستگاهها به صورت سالانه و ماهیانه روند کاهشی داشتهاند. مقایسه روشها نشان داد که روشهای من-کندال و تایل-سن درصد ایستگاههای معنیدار یکسان و روشهای سنستی و اسپیرمن به ترتیب کمترین و بیشترین روند را در ارزیابی ماهیانه ایستگاهها تشخیص می-دهند اما در ارزیابی سالیانه، روش سنستی بیشترین روند را در ایستگاهها نشان داد.
ارومیه,حوضه دریاچه,روشهای غیرپارامتری,متغیرهای هواشناسی و هیدرولوژیکی,وند
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29288.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29288_f570b30ff7c950ff4a082a7fd7779cb9.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
بررسی اثر میزان استغراق و فاصله لولة مکش از کف، بر الگوی جریان درون حوضچة مکش
271
280
FA
عاطفه
پرورش ریزی
دانشگاه تهران
parvarsh3@ut.ac.ir
آیدا
جباری
دانشگاه تهران
parvarsh2@ut.ac.ir
10.22059/ijswr.2012.29289
انتقال آب توسط فرایند پمپاژ مستلزم صرف انرژی و هزینه زیادی است و استفاده از آن باید با طراحی صحیح مجموعه ایستگاه پمپاژ و جایگذاری درست پمپها و اتصالات همراه باشد. حوضچههای مکش برای بسیاری از ایستگاههای پمپاژ طراحی میشوند و اغلب با مشکل جریانهای نامنظم و تولید گردابهها مواجهند بنابراین نتایج بررسی الگوی عمومی جریان درون حوضچههای مکش در وضعیتهای مختلف هیدرولیکی و ژئومتری، و همچنین بررسی فشارهای منفی وارد بر کف میتواند به بهرهبرداری مناسب از طرح پمپاژ و کاهش هزینهها کمک کند. این پارامترها میتوانند با مقدار مصرف انرژی برای حجم یا دبی مشخصی از آب نیز مرتبط باشند؛ و نتیجه تحقیق هم حاکی از افزایش مصرف انرژی، در اثر نامناسب بودن پارامترهای طراحی و افزایش گردابههای سطحی است. در این تحقیق با اندازهگیری سهبعدی سرعت در حوضچه مکش و ثبت مشاهدات کیفی، تغییرات الگوی جریان بر حسب تغییر دو پارامتر ارتفاع استغراق لولة مکش و فاصله لولة مکش از کف در دبیهای مختلف بررسی شده است. نتایج، تاثیر واضح این پارامترها بر تشکیل گردابهها و مقدار فشار منفی وارده بر کف حوضچه و همچنین لزوم تحقیق بیشتر برای تکمیل و تعدیل روابط موجود در این زمینه را نشان میدهند.
اندازهگیری سرعت,ایستگاه ها,پمپاژ,گردابه,مصرف انرژی
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29289.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29289_3d3046dd57cf18b97baa3fe75dee9cee.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات آب و خاک ایران
2008-479X
2423-7833
43
3
2012
12
21
بررسی آزمایشگاهی تاثیر عمق نصب زهکش بر شوری زهاب خروجی از نیمرخ خاک رس سیلتی
281
288
FA
فهیمه
رضی
دانشگاه امام خمینی (ره)
razi.fahimeh4@gmail.com
عباس
ستوده نیا
0000-0002-8822-1435
دانشگاه امام خمینی (ره)
sotoodehnia@eng.ikiu.ac.ir
پیمان
دانش کار آراسته
دانشگاه امام خمینی (ره)
razi.fahimeh3@gmail.com
مجتبی
اکرم
مشاور کاماب پارس
razi.fahimeh2@gmail.com
10.22059/ijswr.2012.29290
ایران پس از چین، هند و پاکستان بیشترین مساحت اراضی شور و سدیمی را در آسیا دارا میباشد. بنابراین زهکشی جزء غیر قابل تفکیک کشاورزی فاریاب در بسیاری از نقاط ایران به حساب میآید. عمق نصب زهکشها یکی از چالش های مهم در طراحی و اجرای شبکه های زهکشی از دیدگاه اقتصادی و زیست محیطی است. در این مقاله برای بررسی این موضوع، از یک مدل آزمایشگاهی بهره گرفته شده است. زهکشها در اعماق 25/0، 5/0 و 85/0 متری در یک تانک شن به ابعاد 5/0*1*2 متر حاوی سه لایه خاک با بافت رس سیلتی هر یک به ضخامت 3/0 متر با هدایت های الکتریکی عصاره اشباع به ترتیب از بالا 7/12،2/31 و 5/67 دسی زیمنس بر متر نصب شده و کمیت و کیفیت آب خروجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشینه هدایت الکتریکی آب خروجی با افزایش عمق نصب زهکشها افزایش مییابد. بیشترین شوری خارج شده از زهکشهای نصب شده در عمق های 25/0، 5/0 و 85/0 متری به ترتیب برابر 1/43، 6/55 و 8/131 دسی زیمنس بر متر اندازهگیری شد. عمق آب تخلیه شده در هر آزمایش برای رسیدن به شوری بیشینه به ترتیب برای سه عمق برابر با 5/22، 5/25 و 27 میلی متر اندازه گیری شد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که کاهش عمق نصب زهکشها موجب بهبود کیفیت آب خروجی و کاهش مقدار آن میگردد.
زهکش زیرزمینی,شوری زهاب,عمق نصب,لوله زهکش,مقدار زهاب
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29290.html
https://ijswr.ut.ac.ir/article_29290_d789c86908066e42fd50d2c77e3a61cc.pdf