@article { author = {Ashofteh, Parisa Sadat and Bozorg Haddad, Omid}, title = {استخراج قواعد بهره‌برداری از مخزن تحت تأثیر تغییر اقلیم}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {113-121}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51613}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {استخراج قواعد بهره‌برداری از مخزن تحت تأثیر تغییر اقلیم}, abstract_fa = {در بهره‌برداری بهینه از مخزن سدها باید آثار تغییر اقلیم بررسی شود. در این تحقیق، برای استخراج منحنی‌های فرمان توسط GP، میزان جریان ورودی به مخزن و حجم ذخیرة آن و تقاضای پایین‌دست مخزن در شرایط تغییر اقلیم محاسبه شد. مقادیر بهینة خروجی از مخزن آیدوغموش (آذربایجان شرقی) در دورة آتی با رویکرد کمینه‌کردن مجموع مجذور کمبودهای نسبی ماهیانه در تخصیص تقاضای آبیاری در شرایط تغییر اقلیم و بر اساس آورد رودخانه تعیین شد. برای بررسی سیاست‌های تخصیص، دو وضعیت در نظر گرفته می‌شود. بررسی‌ها نشان داد سیاست‌های بهره‌برداری از مخزن در شرایط تغییر اقلیم باید تغییر کند. در ادامه، شاخص‌های کاراییمخزن در شرایط تغییر اقلیم محاسبه و با مقادیر متناظر آن در دورة پایه مقایسه شد. نتایج نشان داد در شرایط تغییر اقلیم نسبت به دورة پایه شاخص اطمینان‌پذیری 100 درصد افزایش، آسیب‌پذیری 6 درصد کاهش، و برگشت‌پذیری 17 درصد افزایش می‌یابد.}, keywords_fa = {}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51613.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51613_9bbd04a8f3d5b6571c704b94b805d3fa.pdf} } @article { author = {Ghodousi, Meysam and Delavar, Majid and Morid, Saeed}, title = {Impact of Land Use Changes on Hydrology of Ajichai Basin and its Input to Urmia Lak}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {123-133}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51614}, abstract = {Urmia Lake is the largest lake in the country which during recent years faces a dramatic reduction in the water level. Many reasons such as climate change, continuous droughts, development of cultivation and land use changes as well as construction of dams were mentioned, but the provided reasons have less been well documented by scientific evidences. This study is an attempt to investigate the later problem with scientific point of view. In this regard, the effects land use changes on Ajichai river on Urmia Lake were investigated.In order to evaluate the land use change impacts, Landsat images of 1976, 1989, 2002 and 2008 years were considered as inputs to SWAT model and under the same input data, models were calibrated within the year of their application. All four models were run monthly for years from 1976 to 2008. Output results of four models indicated significant 51% output water volume reduction and increase actual evapotranspiration rate 13% during these years for the basin. Generally, Results from this paper showed that the land use change has effective role on reduction in the water level of the lake in three past decades.}, keywords = {Ajichai Basin,SWAT,Landuse,Urmia Lake}, title_fa = {اثر تغییرات کاربری اراضی بر هیدرولوژی حوضة آبریز آجی‌چای و ورودی آن به دریاچه ارومیه}, abstract_fa = {دریاچة ارومیه بزرگ‌ترین دریاچة داخل کشور است که در سال‏های اخیر تراز سطح آب آن به میزان چشمگیری کاهش یافته است. تغییر اقلیم، خشک‌سالی‏های مستمر، توسعة سطح زیر کشت، تغییر کاربری اراضی، و احداث سدها از دلایل این مشکل شناخته شده است. ولی کمتر مستندات و ادلة علمی ارائه کرده‌اند. تحقیق حاضر با این نگاه به این مهم می‌پردازد و در این زمینه اثر تغییرات کاربری اراضی را بر ورودی رودخانة آجی‏چای به دریاچه بررسی می‌کند. بدین منظور از مدل‏ مفهومی SWAT همراه اطلاعات زمینی ایستگاه‏های باران‌سنجی، دماسنجی، آب‌سنجی، و ماهواره‏ای استفاده شد. برای بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی، نقشه‏های تهیه‌شده با تصاویر Landsat سال‏های 1976، 1989، 2002، و 2008 به ‌عنوان ورودی به مدل SWAT معرفی و با اطلاعات ورودی یکسان مدل‏ در محدودة سال کاربری واسنجی شد. مدل برای سال‏های 1976 تا 2008 به صورت ماهیانه اجرا شد. نتایج خروجی مدل با چهار نقشة کاربری اراضی حاکی از کاهش قابل توجه حجم آب خروجی از حوضه به میزان 51 درصد و افزایش تبخیر و تعرق واقعی به میزان 13 درصد طی این سال‏ها بود. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد تغییر کاربری اراضی در سه دهة گذشته بر کاهش تراز آب دریاچة ارومیه نقشی مهم داشته است.}, keywords_fa = {Ajichai Basin,SWAT,Landuse,Urmia Lake}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51614.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51614_205bd1a8df6501da22f6f5451e55225b.pdf} } @article { author = {Ebrahimi Pak, Niazali and Tafteh, Arash and Babazadeh, Hossein}, title = {Evaluation of Alfalfa crop production functions to determine Alfalfa yields in different level of irrigation in Qazvin region}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {135-145}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51615}, abstract = {The purpose of this study is evaluation and improvement of production functions to estimate Alfalfa yields under different deficit irrigations conditions and determination of “production of yield - water use” in Qazvin plain. This investigation was applied by Factorial experiment in a randomized complete block design with four water treatments including E4, E3, E2, and E1, respectively, equal to 60, 90,120 and 150 mm evaporation from class A evaporation pan as irrigation period, with three replications at the Agricultural Research Station Qazvin Esmaeelabad which run for three years. Since irrigation water applied in different years varied, treatments were separated from T1 to T12. So production functions based on evapotranspiration data for each treatment are reviewed. The result show that water requirement of Alfalfa in total of growth period is 1678 mm, T1 treatment had maximum yield with 16830 kg/ha and T12 treatment had minimum yield with 10020 kg/ha. And According to Statistical match, Tafteh et al. (2013) method that estimates amount of plant response factor based on defined power coefficient, which estimated at monthly intervals by rate response coefficients, had minimum of root mean square error (RMSE) and normal root mean square error (NRMSE). And it had maximum amount of agreement index and the correlation coefficient (r2).The amount of Plant yield response factors were determined in Ordibehesht, Khordad, Tir, Mordad, Shahrivar and Mehr respectively, equal to 0.85, 0.9, 0.99, 1.1, 1.1, 1 and for initial growth}, keywords = {evaporation pan,Plant response factor (Ky),Growth period and water requirement}, title_fa = {بررسی توابع تولید محصول یونجه به منظور برآورد عملکرد در سطوح مختلف آبیاری در منطقه قزوین}, abstract_fa = {این تحقیق با هدف بررسی توابع تولید مختلف یونجه و انتخاب بهترین تابع تولید و تعیین ضرایب حساسیت گیاه به تنش آبی و به منظور تخمین میزان عملکرد یونجه در سطوح مختلف کم‌آبیاری و تعیین تابع تولید یونجه انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تیمار زمان آبیاری شامل E1، E2، E3، E4 (به‌ترتیب 60، 90، 120، 150 میلی‌متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A) در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اسماعیل‌آباد قزوین و به مدت سه سال اجرا شد. از آنجا که آب آبیاری اعمال‌شده در سال‌های مختلف متفاوت بود، تیمارها از T1 تا T12 تفکیک شدند تا توابع تولید بر اساس داده‌های تبخیرـ تعرق هر تیمار بررسی شود. نتایج نشان داد نیاز آبی گیاه یونجه در کل دورة رشد برابر 1687 میلی‌متر است و تیمار T1 با16830 کیلوگرم در هکتار حداکثر عملکرد خشک و تیمار T12 با 10020 کیلوگرم در هکتار حداقل عملکرد خشک را دارد. با توجه به مطابقت آماری، روش Tafteh et al  (2013)، که مقدار عملکرد محصول را بر مبنای ضریب توانی تعریف‌شده بر اساس نسبت ضرایب واکنش در بازة ماهیانه برآورد می‌کند، کمترین مقدار ریشة مربعات خطای استاندارد (RMSE)، ریشة مربعات خطای استاندارد نرمال‌شده (NRMSE) و بیشترین مقدار شاخص توافق (d) و ضریب تعیین (2R) را داشت. با استفاده از روش Tafteh et al (2013) مقدار ضریب واکنش عملکرد گیاه در ماه‌های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور، و مهر به‌ترتیب برابر 85/0، 9/0، 99/0، 1/1، 1/1، و 1 و برای مراحل رشد ابتدایی، توسعة گیاه، میانی، و نهایی به‌ترتیب برابر 85/0، 95/0، 1/1، و 1 و متوسط آن برای کل دورة رشد یونجه برابر 99/0 به‌دست آمد. در نتیجه روش Tafteh et al (2013) با داده‌های ورودی کمتر می‌تواند روشی مناسب به‌خصوص برای استفاده در مدل‌های بهینه‌سازی باشد.}, keywords_fa = {evaporation pan,Plant response factor (Ky),Growth period and water requirement}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51615.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51615_1ba26e28b0814cbd6d5a63e6c385412c.pdf} } @article { author = {Sedaghatdoust, Amir and Ebrahimian, Hamed}, title = {کاربرد مدل‏ سازی معکوس در برآورد ضرایب نفوذپذیری و زبری در آبیاری جویچه‏ای معمولی و یک‌درمیان}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {147-154}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51616}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {کاربرد مدل‏ سازی معکوس در برآورد ضرایب نفوذپذیری و زبری در آبیاری جویچه‏ای معمولی و یک‌درمیان}, abstract_fa = {هدف این پژوهش برآورد ضرایب نفوذپذیری و زبری در آبیاری جویچه‏ای با استفاده از مدل‏سازی معکوس، به عنوان روشی غیر مستقیم، است. بدین منظور، از مدل شبیه‌سازی آبیاری سطحی در مدل‏سازی معکوس استفاده شد. از الگوریتم ژنتیک و هفت تابع هدف، که شامل کمینه‌کردن اختلاف مقادیر اندازه‏گیری و شبیه‏سازی‌شدة‏ زمان پیش‌رَوی و زمان پس‌رَوی و حجم کل رواناب و ترکیبی از آن‌ها بود، برای تعیین مقادیر بهینة ضرایب نفوذپذیری و زبری استفاده شد. نتایج نشان داد تابع هدفی که توانست اختلاف مقادیر شبیه‏سازی و اندازه‏گیری‌شدة‏ همه پارامترها را به صورت هم‌زمان کمینه کند ضرایب نفوذپذیری و زبری را با دقت بالایی تخمین زد. درصد خطای نسبی در برآورد زمان پیش‌رَوی، زمان پس‌رَوی، و دبی رواناب در روش مدل‌سازی معکوس به‌ترتیب در محدودة 3/1ـ 5/1، 4/3ـ 1/4، و 4/0ـ 5/12 و در روش الیوت و واکر به‌ترتیب در محدودة 7/18ـ 6/26، 4/3‌ـ ‌7/3، و 5/12‌ـ 0/13 برای دو روش آبیاری جویچه‌ای معمولی و یک‌درمیان به‌دست آمد.}, keywords_fa = {}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51616.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51616_4e4f7c525dd4be04ab604d6325897f4d.pdf} } @article { author = {Badiehneshin, Alireza and Noori, Hamideh and Vazifehdoost, Majid}, title = {Calibration of leaf area index estimating equations in maize and sugar beet based on MODIS sensor satellite data (Qazvin irrigation network)}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {155-165}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51617}, abstract = {The most widespread method to determine temporal and spatial variations of LAI in a regional scale is empirical relationships based on the normalized difference of reflectance bands of satellite data. This study was done to evaluate the equations of remotely sensed LAI estimation and optimize their parameters. Therefore, LAI was measured in the field for summer growing season in irrigated fields in the Qazvin irrigation network. Remotely sensed LAI was estimated using the soil adjusted vegetation index (SAVI) that derived from the TERRA-MODIS images. Results of this paper showed that LAI estimating by reference equations for all crops have high value of the root mean square error (RMSE) (3- 4.7). Calibration of LAI according to SAVI was done to determine the best model constants. The modified version of the equation was obtained as the best LAI estimation equation with RMSE equal to 1.57 and coefficient of determination (R2) equal to 0.72.}, keywords = {leaf area index,Optimization,remote sensing,Vegetation index}, title_fa = {واسنجی معادلات برآورد شاخص سطح برگ محصولات ذرت و چغندرقند با استفاده از داده‌های ماهواره‏ای سنجنده مودیس (شبکه آبیاری قزوین)}, abstract_fa = {یکی از رایج‏ترین روش‏های تعیین تغییرات مکانی و زمانی شاخص سطح برگ (LAI) در مقیاس منطقه‌ای استفاده از معادلات تجربی مبتنی بر تفاضل نرمال‌شدة بازتابش سطحی است. این تحقیق با هدف ارزیابی و واسنجی معادلات موجود در مراجع و بهینه‏سازی ضرایب این معادلات ریاضی برای برآورد LAI انجام گرفت. بدین منظور مقادیر LAIدر طول دورة رشد سه محصول اصلی کشت تابستانه در شبکة آبیاری قزوین اندازه‏گیری و مقادیر LAI ماهواره‏ای با استفاده از شاخص گیاهی تعدیل‌شدة خاک، حاصل از تصاویر سنجندة مودیس ماهوارة ترا، تعیین شد. نتایج حاکی از خطای نسبی بالای معادلات موجود در مراجع در برآورد LAI در همة گیاهان مطالعه‌شده (مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) 7/4-3 متر مربع بر متر مربع) بود. در مجموع از میان معادلات اصلاحی به‌دست‌آمده در این تحقیق بهترین معادله، با داشتن مقدار RMSE برابر با 57/1 و ضریب تبیین برابر با 72/0، به عنوان برآوردکنندة LAI ازتصاویرمودیسبرای ترکیب سه گیاه به‌دست آمد.}, keywords_fa = {leaf area index,Optimization,remote sensing,Vegetation index}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51617.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51617_69323425c5676cf3ec5ead69893c2f84.pdf} } @article { author = {Ramezani Etedali, Hadi and Liaghat, Abdolmajid and Parsi Nejad, Masoud and Tavakoli, Alireza and Ababaei, Behnam}, title = {پتانسیل ‏یابی اراضی دیم و تخصیص بهینه آب بین اراضی آبی و دیم (مطالعه موردی: دشت قزوین)}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {167-177}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51618}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {پتانسیل ‏یابی اراضی دیم و تخصیص بهینه آب بین اراضی آبی و دیم (مطالعه موردی: دشت قزوین)}, abstract_fa = {برای آبیاری تکمیلی در اراضی دیم توجه به شرایط طبیعی این اراضی و تأمین آب ضروری است. هدف این مطالعه پتانسیل‏یابی اراضی دیم دشت قزوین برای آبیاری تکمیلی و تخصیص بهینة منابع آب بین اراضی دیم و فاریاب است. فرض شد سطح زیر کشت آبی و دیم محصولات مختلف و همچنین کل حجم آب در دسترس در هر دهه بدون تغییر باقی خواهد ماند. نتایج مدل بهینه‏سازی نشان داد میزان افزایش سود خالص با مدیریت جدید تخصیص آب در صورت انتقال آب تا فواصل 2، 4، 6، 8، و 10 کیلومتری به‏ترتیب 2/11، 5/13، 2/19، 6/16، و 8/15 درصد است. همچنین جو یگانه گزینه برای کم‏آبیاری در اراضی شبکه است. میزان کم‏آبیاری در مزارع جو 20 میلی‌متر در دهة دوم آبان و 50 میلی‌متر در دهة سوم اردیبهشت تعیین شد. همچنین عدس به‏ دلیل ارزش اقتصادی بیشتر گزینة برتر برای آبیاری تکمیلی انتخاب شد. در دهة اول خرداد آبیاری تکمیلی به میزان 75 میلی‌متر بهترین تیمار در منطقه تعیین شد که عملکرد عدس را از 1000 به 3000 کیلوگرم بر هکتار افزایش داد.}, keywords_fa = {}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51618.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51618_214f275e80fa44dcef4e9b4e64c02a66.pdf} } @article { author = {Mahmoudzadeh, Hamid and Sheklabadi, Mohsen and Mahboubi, Ali Akbar}, title = {Consequence of Land Use Change from Forest to Vineyard on Soil Organic C Fractions}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {179-188}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51619}, abstract = {The aim of this study was to assess the conversion of forest to vineyard on different physical pools of organic matter in Zrebar Lake watershed. Soil samples were collected from the two major land use types including forest and vineyard land at 0-30; 30-60, and 60-90-cm depths. In each land use, different SOC fractions were measured. According to the results of size fractionation of organic carbon in 0-30-cm layer, the highest and lowest amount of sand sized fraction organic carbon was obtained in forest and vineyard land use; respectively. The amount of sand sized fraction SOC was decreased with depth. In the forest land the content of light fraction in each depths was more relative to vineyard. The light and sand sized fractions in surface layers were showed high response to management changes. Organic carbon storage in the surface layer has been more than other depths. It is proposed to apply special management in surface layers of soils to mitigate the loss of different SOC fractions.}, keywords = {Organic carbon,land use change,Forest,vineyard,physical fractionation}, title_fa = {پیامد تبدیل کاربری زمین از جنگل به تاکستان بر بخش‌های کربن آلی خاک}, abstract_fa = {هدف این پژوهش بررسی پیامد تبدیل کاربری جنگل به تاکستان بر بخش‌های مختلف کربن آلی خاک در حوضه آبخیز دریاچه زریبار مریوان بود. از دو کاربری جنگل و باغ در سه لایه 30 سانتی متر نمونه‌برداری و بخش‌بندی اندازه‌ای کربن آلی در خاک انجام شد. بیشترین و کمترین مقدار کربن آلی موجود در ذرات هم‌اندازة شن در لایه 0تا 30 سانتی‌متر به‌ترتیب در کاربری جنگل و باغ بود. با افزایش عمق، مقدار کربن آلی همراه با ذرات هم‌‌اندازه شن در هر دو کاربری کاهش یافت. مقدار ماده آلی سبک در هر سه لایة کاربری جنگل بیشتر از کاربری باغ بود. بخش‌های سبک و هم‌اندازه شن در لایه سطحی هر دو کاربری بیشترین واکنش را به تبدیل مدیریت نشان داد. سهم لایه سطحی در ذخیرة کربن آلی بیشتر از دو لایه دیگر بود.}, keywords_fa = {Organic carbon,land use change,Forest,vineyard,physical fractionation}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51619.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51619_8027b335c1339573f80de06848b78ad6.pdf} } @article { author = {Jebali, Atefeh and Jafari, Reza and Khajaldin, Seyed Jamaleddin and Pakzad, Hamidreza}, title = {Detection of aeolian sand sediments using a new satellite ratioing index}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {189-197}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51620}, abstract = {This study aimed to evaluate the potential of image ratioing techniques to detect and map the extent and particle composition of sand dunes in the Erg of Gavkhouni in Isfahan province. The 6/4 ratio index and also a new index called SaDI which was calculated using Landsat band 3, 6 and 7 were applied to a georeferenced Landsat TM image. To evaluate the performance of ratio techniques, the extracted images were correlated with the percentage of different particles collected in 33 sampling sites. Results showed that both ratioing techniques were able to detect and map the spatial distribution of sand dunes and there was more than 70% agreement between image indices and field data. The results also indicated that the performance of SaDI was 50% better in mapping carbonate particles and this confirms that this index is more appropriate than 6/4 index for mapping sand dunes dominated by carbonate particles.}, keywords = {sand dunes,carbonate particles,remote sensing,SaDI}, title_fa = {آشکارسازی رسوبات بادی ـ ماسه‌ای با استفاده از یک شاخص جدید نسبت‌گیری ماهواره‌ای}, abstract_fa = {این مطالعه پتانسیل تکنیک‏های نسبت‏گیری تصویر جهت تشخیص و پهنه‏بندی گستردگی و ترکیب ذرات تپه‏های ماسه‏ای در ارگ گاوخونی استان اصفهان را ارزیابی می‌کند. شاخص نسبت 4/6 و نیز شاخصی جدید، به ‏نام SaDI، که از باندهای 3 و 6 و 7 تصویر TM لندست ژئورفرنس‌شده محاسبه شد به‏کار رفت. جهت ارزیابی عملکرد تکنیک‏های نسبت‏گیری، بین تصاویر به‌دست‌آمده، با درصد ذرات مختلف جمع‏آوری‌شده در 33 سایت نمونه‏گیری همبستگی برقرار شد. نتایج نشان داد هر دو تکنیک نسبت‏گیری قادر به تشخیص و پهنه‏بندی توزیع مکانی تپه‏های ماسه‏ای است و بیش از 70 درصد همخوانی بین شاخص‏های تصویر و داده‏های میدانی وجود دارد. نتایج همچنین مشخص کرد عملکرد SaDI در پهنه‏بندی ذرات کربناتی 50 درصد بهتر و مؤید آن است که این شاخص جدید مناسب‏تر از شاخص 4/6 در پهنه‏بندی تپه‏های ماسه‏ای غنی از ذرات کربنات است.}, keywords_fa = {sand dunes,carbonate particles,remote sensing,SaDI}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51620.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51620_1be3f3fba6f5918aeb6ab4cf33f40dea.pdf} } @article { author = {Zolfaghari, Ali Asghar and Tirgar Soltani, Mohammad Taghi and Yazdani, Mohammad Reza and Soleimani Sardo, Elham}, title = {Investigation of models for describing soil particle size distribution}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {199-209}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51622}, abstract = {In the present study, five log-normal models, normal model (N), and two four- parameter models namely Gompertz (G) and Fredlund (Fr) were tested on 71 PSD data from 10 soil textural classes. The Jaky (J) and Fr models had the smallest and largest R2 values for all of the soils, respectively. The results of comparing the N and simple log-normal (SL) models showed that the accuracy of the N model increased with decrease soil clay content. In other words, the mass-size distribution of soil samples tends to a normal statistical pattern from the finer to the coarser textural classes. The result of F, Cp and AIC statistics showed that the Fr was the best model to describe PSD for majority of soils and the modified log-normal models namely ORL and ONL was the next in rank, respectively. The range of R2 values for the sandy and sandy loam soil texture classes indicated that the G, ONL, ORL, N and Fr models had a better fit on the data than the SL and Shiozawa-Campbell (SC) models. However, the performance of the SL and SC models improved compare to G and N models in clay and silty clay soil texture classes.}, keywords = {Fitting models,F statistic,Mallow statistic,Akaike’s Information Criterion}, title_fa = {ارزیابی کارآیی مدل‏ها در توصیف توزیع اندازه ذرات خاک}, abstract_fa = {دقت و مطلوبیت کاربردی مدل‏های توزیع اندازة ذرات اولیة خاک (PSD) می‏تواند پشتوانه‌ای مناسب برای برآورد خصوصیات هیدرولیکی خاک باشد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و رتبه‌بندی دقت مدل‏های مختلف در توصیف PSD خاک‏های مختلف انجام شد. علاوه بر این، مطلوبیت کاربردی این مدل‏ها با درنظرگرفتن دو عامل دقت برازش و تعداد پارامترهای مدل، با استفاده از آماره‏های F و مالو (Cp) و آکاییک (AIC) ارزیابی شد. همچنین تأثیر بافت و درصد رس خاک بر دقت و کارآیی مدل‏ها بررسی شد. در مطالعة حاضر، پنج مدل لاگ‌ـ نرمال جیکی (J)، لاگ‌ـ نرمال ساده (SL)، مدل‌های لاگ‌ـ نرمال اصلاح‌شدة ORL و ONL و مدل شیوازوا‌ و کمبل (SC)، مدل نرمال (N) و مدل‌های چهارپارامتری گمپرتز (G) و فردلاند (Fr) برای هفتاد و یک نمونة خاک، که شامل کلاس‏ مختلف بافتی بودند، آزمایش شدند. کمترین و بیشترین مقادیر ضریب تبیین (R2) به‌ترتیب از آنِ مدل‌های جیکی (J) و مدل چهارپارامتری فردلاند (Fr) بود. نتایج مقایسة مدل‏های N و SL نشان داد با کاهش رس خاک دقت مدل N افزایش و دقت مدل SL کاهش می‏یابد. به عبارت دیگر، با درشت‌شدن بافت در نمونة‏ خاک‏های مطالعه‌شده توزیع جرم‌ـ اندازة ذرات به‌تدریج به الگوی نرمال نزدیک‏ می‌شود. نتایج آماره‌های F، Cp، و AIC نیز نشان دادند مدل Fr در بیشتر خاک‌های مطالعه‌شده بهترین کارآیی را در توصیف PSD خاک‌ها دارد و پس از آن مدل‌های لاگ‌ـ نرمال اصلاح‌شدة ORL و ONL بیشترین کارآیی را داشتند. بررسی تغییرات R2 در کلاس‌های بافتی شنی و لوم شنی نشان داد مدل‌های G، ONL، ORL،N ، و Fr برازش بهتری نسبت به مدل‌های SL، J، و SC دارند. در حالی که در کلاس‌های بافتی رسی و رس سیلتی کارآیی مدل‌های SL و SC نسبت به مدل‏های G و N بهبود یافت.}, keywords_fa = {Fitting models,F statistic,Mallow statistic,Akaike’s Information Criterion}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51622.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51622_032bf595fc6fd8da2373dd3c73c5a3f5.pdf} } @article { author = {Jabbari, Hamid and Bostani, Abdolamir}, title = {The kinetics of soil available Phosphorus changes in presence of municipal solid waste compost in some calcareous soil of Iran}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {211-219}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51623}, abstract = {This study was done with the aim of investigating the kinetics of available phosphorus changes in treated soils with municipal solid waste compost, fertilizer and the mixture of these in two levels of first and second percent in eight calcareous soil samples and in a period of zero to 3600 hours in incubation conditions (FC moisture and 250c). The results showed that with time increasing, extractable phosphorus amount by Olsen decreased and increased in fertilizer and municipal solid waste compost treatment respectively in both level of one and two percent. Six mathematical equations (simplified Elovich, power function, parabolic diffusion, zero-order, first-order and second-order) were used to describe kinetics of conversion of available to unavailable phosphorus. The comparison of models showed that with the respect of coefficient of determination and standard error of the estimate, second order equation is the best equation to describe kinetics of extractable phosphorus changes in the all treatments. Also results showed that with increasing calcium carbonate equivalent, the conversion speed of available to unavailable phosphorus in fertilizer treatment and unavailable to available phosphorus in municipal solid waste compost treatment was increased significantly}, keywords = {Phosphorus,Municipal solid waste compost,Calcareous soils}, title_fa = {سینتیک تغییرات فسفر قابل جذب خاک در حضور کمپوست زباله شهری در تعدادی از خاک‌های ایران}, abstract_fa = {این مطالعه با هدف بررسی سینتیک تغییرات فسفر قابل جذب خاک تحت تیمار کمپوست زبالة شهری، کود شیمیایی، و مخلوط این دو در دو سطح 1 و 2 درصد در هشت نمونة خاک آهکی و در یک دورة زمانی 0 تا 3600 ساعت در شرایط اینکوبیشن (رطوبت FC و دمای0C25) انجام شد. نتایج نشان داد با افزایش زمان مقدار فسفر قابل استخراج به روش اولسن در هر دو سطح 1 و 2 درصد در تیمار کود شیمیایی کاهش و در تیمار کمپوست زبالة شهری افزایش می‌یابد. شش مدل ریاضی (الوویچ ساده‌شده، تابع توانی، دیفیوژن پارابولیکی، مرتبة صفر، مرتبة اول، و مرتبة دوم) به منظور توصیف سینتیک تبدیل فسفر قابل جذب به فسفر غیر قابل جذب بررسی و ارزیابی شد. مقایسة مدل‌ها نشان داد، با توجه به ضریب تشخیص و خطای معیار تخمین، معادلة مرتبة دوم بهترین معادله جهت توصیف سینتیک تغییرات فسفر قابل جذب در همة تیمارهاست. همچنین نتایج نشان داد، با افزایش کربنات کلسیم معادل سرعت تبدیل فسفر، فسفر قابل جذب به فسفر غیر قابل جذب در تیمار کود شیمیایی و تبدیل فسفر غیر قابل جذب به فسفر قابل جذب در تیمار کمپوست زبالة شهری افزایش می‌یابد.}, keywords_fa = {Phosphorus,Municipal solid waste compost,Calcareous soils}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51623.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51623_8031273d92712e31e94cef0256bcaca9.pdf} } @article { author = {Tofighi, Hasan and Mollaali Abbasian, Sara}, title = {بررسی جذب کادمیوم توسط اسید هیومیک استخراج شده از خاک و کود هیومیکی بخش نخست: اثر pH بر جذب کادمیوم}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {221-230}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51624}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی جذب کادمیوم توسط اسید هیومیک استخراج شده از خاک و کود هیومیکی بخش نخست: اثر pH بر جذب کادمیوم}, abstract_fa = {در این مطالعه جذب کادمیوم توسط دو نوع اسید هیومیک مختلف (اسید هیومیک استخراج‌شده از افق سطحی خاک جنگل‌ سوزنی‌برگ کلاردشت و اسید هیومیک استخراج‌شده از یک کود هیومیکی تجارتی) بررسی شد. هم‌دماهای جذب کادمیوم در سه pH مختلف (5، 7، 6/8) تعیین شد. نیترات کلسیم به عنوان الکترولیت زمینه و کنترل‌کنندة قدرت یونی به‌کار رفت. نتایج نشان داد از لحاظ ویژگی‌های شیمیایی بین دو نوع اسید هیومیک تفاوت بارزی وجود دارد. اسیدیتی کل اسید هیومیک استخراج‌شده از خاک بیشتر از اسید هیومیک کودی بود. ولی میزان گروه‌های کربوکسیلیک اسید هیومیک خاکی کمتر از کودی و در مقابل میزان گروه‌های فنلی در اسید هیومیک خاکی بیشتر بود. در همة مقادیر pH مطالعه‌شده تمایل اسید هیومیک خاکی برای جذب کادمیوم بیشتر از اسید هیومیک کودی بود که احتمالاً به دلیل اسیدیتی کل بیشتر اسید هیومیک خاکی نسبت به کودی یا نسبت بالاتر گروه‌های عامل فنلی در اسید هیومیک خاکی است. یافته‌های این تحقیق نشان داد کلسیم به عنوان یک فلز قلیایی خاکی با کادمیوم برای جذب در مکان‌های جذبی اسید هیومیک، به‌ویژه در pHهای بالا (مانند 6/8pH=)، رقابت مؤثر ندارد؛ ولی در pHهای پایین (مانند 5pH=) رقابت نسبتاً بیشتر است. از داده‌ها چنین استنباط شد که این دو کاتیون به‌خصوص در pHهای بالا برای مکان‌های یکسان رقابت نمی‌کنند. در قدرت یونی ثابت میزان جذب کادمیوم با افزایش pH افزایش یافت؛ اما اثر pH در جذب کادمیوم در اسید هیومیک با منشأ خاکی بیشتر بود. احتمالاً دلیل آن را بالابودن گروه‌های عاملی فنلی و اسیدیتی کل در این نوع اسید هیومیک است. نتایج نشان داد حتی در غلظت‌های بالای فلزات قلیایی و قلیایی خاکی در محلول خاکْ آلاینده‌های فلزات سنگین، مانند کادمیوم، قویاً توسط اسید هیومیک موجود در خاک جذب می‌شوند. در نتیجه از حرکت رو به پایین آن‌ها به سوی آب‌های زیرزمینی به طور مؤثر ممانعت به عمل می‌آید.}, keywords_fa = {}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51624.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51624_4d8c4fac88ef3cbff15ac95992cc5372.pdf} } @article { author = {Mollaali Abasian, Sara and Tofighi, Hassan}, title = {بررسی جذب کادمیوم توسط اسید هیومیک استخراج‌شده از خاک و کود هیومیکی بخش دوم: اثر قدرت یونی بر جذب کادمیوم و برازش مدل‌های مختلف بر ایزوترم‌های جذبی}, journal = {Iranian Journal of Soil and Water Research}, volume = {45}, number = {2}, pages = {231-241}, year = {2014}, publisher = {University of Tehran}, issn = {2008-479X}, eissn = {2423-7833}, doi = {10.22059/ijswr.2014.51625}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی جذب کادمیوم توسط اسید هیومیک استخراج‌شده از خاک و کود هیومیکی بخش دوم: اثر قدرت یونی بر جذب کادمیوم و برازش مدل‌های مختلف بر ایزوترم‌های جذبی}, abstract_fa = {در این تحقیق اثر قدرت یونی در جذب کادمیوم توسط دو نوع اسید هیومیک مختلف (اسید هیومیک‌های استخراج‌شده از افق سطحی خاک جنگل‌های سوزنی‌برگ شمال ایران و اسید هیومیک کودی تجارتی) بررسی شد. نتایج نشان داد با افزایش قدرت یونی جذب کادمیوم در هر دو نوع اسید هیومیک در pHهای مطالعه‌شده (6/8، 7، 5) کاهش می‌یابد. با این حال، اثر قدرت یونی در جذب با افزایش pH تمایل به کاهش نشان داد. اثر قدرت یونی در جذب را می‌توان به یک یا ترکیبی از عوامل مختلف زیر نسبت داد: 1. افزایش قدرت یونی باعث افزایش رقابت یون رقابت‌کننده (Ca2+) و کادمیوم می‌شود؛ 2. افزایش قدرت یونی ثابت پایداری کمپلکس سطحی کادمیوم را کاهش می‌دهد؛ 3. افزایش قدرت یونی منجر به متراکم‌شدن یا فلوکولیشن اسید هیومیک می‌شود؛ 4. افزایش قدرت یونی می‌تواند باعث کاهش رسوب احتمالی کادمیوم در فصل مشترک دو فاز مایع و جامد شود. یافته‌های این پژوهش نشان داد اثر قدرت یونی در کاهش جذب کادمیوم در اسید هیومیک کودی بیشتر است؛ که می‌توان آن را به بالابودن مقادیر اسیدیتی کل و گروه‌های فنلی در اسید هیومیک خاکی نسبت داد. در این تحقیق، برای توصیف داده‌های جذب کادمیوم، از معادله‌های فرندلیچ و لنگموئیر یک‌مکانی و دومکانی استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که معادلة فرندلیچ در هر دو نوع اسید هیومیک خاکی و کودی به‌خوبی بر داده‌ها برازش می‌یابد. شکل خطی مدل لنگموئیر یک‌مکانی به‌خوبی بر همة داده‌های حاصل برازش نیافت. عدم برازش این مدل می‌تواند دلیلی بر ناهمگنی در مکان‌های جذبی اسید هیومیک باشد. به همین منظور، مدل دومکانی لنگموئیر به‌کار رفت و برای به‌دست‌آوردن پارامترهای مدل مذکور از دو روش مختلف استفاده شد.}, keywords_fa = {}, url = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51625.html}, eprint = {https://ijswr.ut.ac.ir/article_51625_a64edc36cf236490ef484777eb158816.pdf} }